با حوله کوچیک عرق روی گردنش رو پاک کرد
بطری ابش رو برداشت و کمی ازش خورد_تمرین امروز رو دوست داشتم وقتی یه حریف داری تمرین برات اسون تره
(بله منم حریفام ددیم باشه چرا که نه)+نمیدونستم سرویس شدن دهنت اینجوری برات اسونه و لذت بخشه
حوله رو طرف مرد پرت کرد
_خفه شو~ خسته نباشید پسرا فردا میبینمتون
کو بعد از خداحافظی کوتاهش از باشگاه بیرون رفتبا حس نگاه های سنگینی روش به مرد نگاه کرد
_چیه؟لبخند کجی زد
+هیچیبلند شد و بی توجه به پسر توی رختکن رفت
بعد از دو ساعت تمرین دوش گرم عالی بنظر میرسیدبه دنبال مرد وارد رختکن شد
صدای دوش اب میومدشرتک ورزشیشو بیرون اورد و به قسمت دوش ها رفت
مثل همیشه پشت مرد بهش بوددوش اب رو باز کرد و پشتشو به مرد کرد
زیر دوش اب گرم رفتبدن پسر رو از نظر گذروند
همیشه اون بدن میخواست حالا دارتش البته هنوز نه کاملبی سر و صدا پشت پسر رفت
انگشتشو از گردن پسر تا پایین کشیدبخاطر قلقلکی که روی ایجاد میشد سرشو عقب انداخت و ریز خندید
_بس کن هیل قلقلکم میاداخمی کرد
این پسر ادم بشو نبود
باز گفت هیل
راستی راستی میخاد بفاک برهبه پشت پسر چسبید و دستشو روی پهلو پسر گذاشت
اب گرم روی بدن هردو میریختبا برخورد دیک نیمه سفت درک به باسنش لبشو گاز گرفت
_اخرین باری که منو هیل صدا زدی بهت چی گفتم؟
درک غریدبه همین زودی امروز صبح رو فراموش کرده بود
فقط امیدوارم درک همینجا بفاکم ندهیکی از دست هاشو پایین تر برد
فاک بدبخت شدم همینجا پارم میکنه
انگشت شصتشو روی سوراخ پسر کشید
هیسی کشید و بیشتر از پشت به درک چسبید
+قرار بود چی صدام بزنی هوم؟
با ساکت بودن پسر انگشتشو بیشتر روی سوراخ پسر فشار دادبه دست درک که دوی پهلوش بود چنگ زد
_ددی! متاسفم ددیراضی از کارش انگشتشو از روی سوراخ پسر برداشت
دستاشو دور کمر پسر حلقه کرد و چونشو روی شونش
گذاشت+افرین بیبی بوی حرف گوش کن
_ولی این ددی صدا زدن زیاده روی نیست؟حداقل بزار درک صدات کنم
لبهاشو اویزون کرد+هوم درموردش فکر میکنم
تک خنده ای کرد
_احمق ، راستی اون چی بود که میخواستی بهم بگی
YOU ARE READING
FIGHTER[STEREK]
Fanfiction[Completed] {استرک ، تیام} __اسمات ، جنایی ، عاشقانه__ +دیگه هیچوقت ازم جدا نشو _توهم برای همیشه مال خودم باش +من برای همیشه مال توام