part 29

267 42 79
                                    

[تیام]

با کمک برد روی مبل نشست و روی مبل ولو شد

برد:با من دیگه کاری ندارین قربان؟
روبه تئو گفت

تی:نه ممنونم میتونی بری

برد سری تکون داد و بیرون رفت

صدای غرغر لیام بلند شد
+ تی؟

کنارش روی زمین زانو زد
_جونم لی

لب پایینشو جلو داد
+تشنمه

چطور میتونست اینقدر شیرین باشه
مثل بچه های چهار ساله با این لحن لوس ازش میخواست براش اب بیاره

بوسه کوتاهی رو لباش گذاشت
_برات اب میارم

سمت اشپزخونه رفت و با لیوان اب برگشت
روی مبل نشست و لیوان اب رو از تئو گرفت و یک نفس همشو سر کشید

خنده کوتاهی کرد
_یواش

دستاشو دور کمر تی حلقه کرد
+تی تی ، یکم دیگ نوشیدنی بخوریم
لب پایینشو داخل کشید و حالت کیوتی به خودش گرفت

دستشو توی موهاش برد و موهاشو کمی عقب داد
_امشب به اندازه کافی خوردی لیتل وان

+اگر لیتل وان به تی تی لذت بده هم باز از نوشیدنی خبری نیست

سرشو به عنوان تاسف تکون داد
هنوز تو حالت مستی بود و باز نوشیدنی بیشتر میخواست
امشب تو خوردن زیاده روی کرده

_نه
کوتاه گفت

+مطمئنی؟
_اوهوم

نیشخندی زد
بدون گرفتن نگاهش از چشم های تی تیشرتشو بالا زد و زبونشو زیر شکم تی میکشید

موهاشو گرفتو سرشو عقب برد
_لیتل وان با این کارها قرار نیست بهت نوشیدنی بدم

+ولی من هنوز کارمو شروع نکردم بعدا نظر بده تی تی
گفت و باز زبونشو به زیر شکم پسر رسوند

حین بوسیدن و خیس کردن زیر شکمش دکمه شلوارشو باز کرد

دستشو توی باکسرش برد و دیک نیمه سفتشو بیرون کشید
چشم هاشو توی چشم های تی قفل کرد
سر دیکشو بوسید
زبونشو روی کلاهک دیکش کشید

_داری دیوونم میکنی لیتل وان
به محض تموم کردن جملش نفسش برید
_فاااک

کل دیکو توی دهنش برده بود
چند لحظه صبر کرد تا عوق زدن هاشو کنترل کنه

کل دیکو از دهنش بیرون اورد و دوباره تا ته توی دهنش فرو برد
_دهنت خیلی داغه ،عاحح
ناله ای کرد

سرشو با سرعت بیشتری تکون داد
دستاشو روی پهلو های تی گذاشت تا محکم خودشو نگه داره

لب پایینشو گاز گرفت
ناله کرد
_فاک دیگه نمیتونم

دیکشو از دهن پسر بیرون کشید
لباسای خودش و پسر رو بیرون اورد و کنار انداخت
_بچرخ

لیام بلافاصله روی دوزانو روی پشتی مبل خم شد
به کمرش قوص داد تا دید بهتری از سوراخش به تی بده

FIGHTER[STEREK]Where stories live. Discover now