روی تخت غلطی زد
با درد شدید توی دستش اخ بلندی گفت
روی تخت نشست و به زخمش نگاه کرد
باز کردن باند دستش قطعا ایده بدی بودپوفی کشید و بلند شد
به حموم رفتدوش اب رو باز کرد و زیر دوش اب رفت
با برخورد اب گرم به بدنش نفس عمیقی کشیدبا به یاد اوردن خاطره ای لبخندی رو لبش نشست
بارداری کارولین ، توی ماه های اخر حتی نمیتونست دوش بگیره
و درک براش وان رو پر از اب میکرد و کلی شمع توی حموم روشن میکرد و موزیک ملایمی میزاشت
کارولین رو بغل میکرد و توی وان میزاشت
بدنش رو با روغن ماساژ میدادو الان همش فقط تبدیل به یه خاطره شدن
سرشو به دو طرف تکون داد و از افکارش خارج شدخودش رو شست و بیرون اومد
موهاش رو خشک کرد و پیرهن سیاه و شلوار پارچه ای سیاهشو پوشیدطبقه پایین رفت
وارد اشپزخونه شد
لیام و تئو پشت میز نشسته بودن
انگاز اتفاقی افتاده بود
هردو ساکت بودن و حرفی نمیزدن ، حتی به زور به هم نگاه میکردنپشت میز نشست
+صبح بخیر
~صبح بخیر
هردو پسر به مرد گفتن
_صبح شماهم بخیربین صبحانه حرفی زده نمیشد
درک تمام حالات پسرهارو زیر نظر داشت_اتفاقی افتاده؟
سرشونو بالا اوردن
اول نگاهی به مرد بعد به هم نگاه کردن
لیام گلوشو صاف کرد
+نه مگه باید اتفاقی افتاده باشه؟!
تئو هم با سر تایید کردبا دستمال دستشو تمیز کرد و از پشت میز بلند شد
_دروغگوهای کثیف
حین بیرون رفتن از اشپزخونه گفتلیام و تئو باز هم حرفی نمیزدن
هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که مرد برگشت
_تئو میشه یه خواهش دیگه ازت بکنم؟یعنی درک باز باهاش چیکار داشت؟
اون مرد واقعا عجیب و ترسناک به نظر میرسید
~بله حتما_میشه امشب هم بیای پیش لیام چون من امشب هم باید یه کاری انجام بدم
چرا درک باید مدام ازش میخاد پیش لیام بمونه؟
این کارهاش واقعا عجیب بنظر میرسید!
ولی اول باید با استایلز حرف میزد
~خیلی خوش حال میشم پیش لیام بمونم ولی باید اول با خواهرم صحبت کنم چون دوست ندارم شب رو توی خونه تنها باشهمرد سری تکون داد
_پس منتظر خبرت هستم
گفت و رفتبعد از تموم کردن صبحانشون
حاضر شدن و همراه با برد به دانشگاه رفتن...........
وارد شرکت شد
سوار اسانسور شد و به طبقه خودش رفت
وارد دفترش شد و به کارهاش مشغول شدتلفن دفترش به صدا در اومد
_بله لیلی
+قربان کسی به اسم مگی استیلینکی میخواد شمارو ببینن
نیشخندی روی لب مرد نشست
_آره آره بفرستش داخل و برامون یه قهوه بیار
+بله قربان
BINABASA MO ANG
FIGHTER[STEREK]
Fanfiction[Completed] {استرک ، تیام} __اسمات ، جنایی ، عاشقانه__ +دیگه هیچوقت ازم جدا نشو _توهم برای همیشه مال خودم باش +من برای همیشه مال توام