part 33

242 36 110
                                    

+نگران باشه؟چیزی نمیشه
_من وقتی دلشوره داشته باشم میدونم اتفاق خوبی نمیوفته

خنده کوتاهی کرد
+هی لیتل بوی اروم باش من بازم بهت میگم اتفاقی نمیفته فهمیدی؟
_هی این جمله کوفتیو بهم نگو عرضه هم نداری یه نفرو اروم کنی
+اصن تقصیر منه که با تو عین ادم حرف میزنم
_برو دیکتو بخور ، من دیگه میرم هرچی باتو حرف میزنم بیشتر بهم استرس میدی
+خیله خب خدافظ بیبی بوی
_خدافظ دد

موبایلشو کنار گذاشت
سمت کمدش رفت
دیگ الانا بود دیلتون و دخترش برسن
یه پیرهن ساده مشکی و شلوار مشکی  برداشت و مشغول پوشیدن شد

لیام سرشو از گوشه در داخل اورد
_بابا؟

بدون چرخوندن سرش پسر رو مخاطب قرار داد
+لیام قبلا در مورد در زدن بهت چی گفته بودم؟

کامل داخل اومد
کنار پدرش دست به سینه ایستاد
_چطور استایلز همیشه بدون در زدن میاد توی اتاقت؟

+باور کن من به اونم هزار بار میگم ولی گوش نمیده و انگار روی توام تاثیر گذاشته

خندید
_باشه ، سعی میکنم مثل همیشه در بزنم ، راستی فکر نمیکنی زیادی داری خوشتیپ میکنی؟

باز توی ایینه سر تا پای خودشو برانداز کرد
+من فقط لباسای ساده پوشیدم ، ینی اینقدر جذابم؟حتی با لباسای ساده؟

چشم هاشو تو حدقه چرخوند
_خودشیفته

+تو میگی چی بپوشم؟

سمت کمدش رفت و یکم توی لباس هاشو نگاه کرد
+یکم شبیه پیرمردا لباس بپوش تا دختره ازت خوشش نیاد

+تو لباسی شبیه به لباس پیرمردا اون تو میبینی هیل کوچک؟

لب هاش اویزون شد
_نه ، ولی شاید بتونیم یه ترکیبی درست کنیم

+نه من از ایدت خوشم نمیاد من همیت لباس هامو میپوشم نمیخوام تو برام لباس انتخاب کنی

یه تیشرت و شلوار گشاد برداشت
_حداقل اینقدر چیزای جذب نپوش یه چی راحت تر بپوش و عینکتم بزن فکر کنم خوب بشه

قیافشو توی هم کشید
+دیوونه شدی؟ لازم به این کارا نیست ، بعدم اون از من خوشش بیاد اونا نمیتونن دربرابر من کاری بکنن کل نیویورک توی دستای من میچرخه

دست به کمر ایستاد
_عاره عاره کل نیویورک توی دستای تو میچرخه برای همینم دو روز با مادرجون دعوا کردی سر اینکه دیلتون یا باند قویه

با حرص گفت و تیشرت و شلوار رو توی صورت پدرش پرت کرد

الان لیام چیکار کرد؟
لباس هارو توی صورتم پرت کرد و بعد
بهم گفت ضعیفم؟

لباس هارو از روی صورتش کنار زد
+لیتل شت احنق تو الان چیکار کردی؟
از بین دندون های چفت شدش گفت

FIGHTER[STEREK]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora