جونگکوک:بعد از رفتن جین هنوز سرم پایین بود که دستی جلوم قرار گرفت سرمو بالا آوردم و با یه صورت جذاب که با لبخند جذابتر شده بود روبرو شدم
÷ سلام کیم تهیونگم دوسته جین
دستمو تو دستش گذاشتم گفتم: سلام منم.....
وسط حرفم پرید و گفت: جئون جونگکوک دوست پسره جین درسته؟
سری تکون دادم و گفتم: شما منو میشناسید؟
÷ کسی که تو جمله ی ۱۰ حرفیه جین ۹ تاش کوک هستو اون یه کلمم فعله که نمیشه کوک گذاشت مگه میشه نشناخت
لبخندی زدم که گفت: پشت کن ببینم پشتت چیشده دوست پسرت کم مونده بود بخاطرش مارو بکشه
رو مبل نشست منم پشت بهش نشستم که بعد از مدتی گفت: زیاد عمیق نیست که نشه کاریش کرد با چند تا بخیه حله ولی بریم بیمارستان بهتره
_ میشه بیمارستان نریم؟
÷ چرا؟ نگو که میترسی پسری که از ارتفاع نمی ترسه از دوتا بخیم نمیترسه
با چشمای گشاد صاف نشستم گفتم: قضیه پشت بومو بهتون گفته؟
همینجور که میخندید گفت: آره یه بارم نه هرموقع ازت حرصش میگیره میگه
با حالت زاری چشمامو بستم: تو روحت جین به همه گفته دیگه
÷ نترس به کسی نگفته فقط به من گفته نامجونم که اونجا بود
_ شما مدیر کیمو میشناسید؟
÷ آره دیگه نمیدونی مگه نامجون داداشه کوچیکه جینه؟
نتونستم تعجب خودمو کنترل کنم چرخیدم سمتش که یهو زخمام دوباره تیر کشید که آخی گفتم
صدای جین از اتاق اومد که داد میزد: چیشد
تهیونگ همونطور که میخندید داد زد: هیچی خنگول بهش نگفتی نامجون داداشته گفتم تعجب کرد برگشت زخمش تیر کشید
+ آخه بیشعور الان وقت گفتنه این حرفاست
÷ ببخشید جناب باشعور که هماهنگ نکرده بودم
جین دیگه جوابشو نداد که برگشت سمت منی که دوباره بهش پشت کرده بودم همینجور که دور زخمو که خونی بود پاک میکردگفت:
فکر کنم دوست داره_کی؟
÷ کی بنظرت؟
_ اون دوسم نداره فقط این دو ماه باهامه اونم چون به مدیر کیم قول داده
÷ جین بخاطر یه قول اینجوری عصبی نمیشه و سرمن داد نمیزنه
_ خیلی مطمئن حرف میزنید
÷ اولا انقدر منو سوم شخص صدا نکن ثانیا مطمئنم جونگکوک تو داری اینو از کسی میشنوی که از اون موقع که چشماشو باز کرده به جای مامانش نوزاد دیگه ای کنارش دیده که اونم داره نگاهش میکنه
من جینو خوب میشناسم جدیدا دیگه جین قدیم نیست نه تنها لباش بلکه چشماشم میخنده
YOU ARE READING
I succeeded [Jinkook]
Fanfictionخدایا بیخیال میدانم اشتباه است اما من عاشق این اشتباهم اشتباه هم آغوشی با او خدایا بیخیال من بوی تن او را میخواهم زل زدن به چشم های قشنگش برایم اوج تمام لذت هاست شیرین ترین اشتباه زندگیم چشیدن لب های اوست خدایا بیخیال " پایان یافته "