part 1

552 111 84
                                    

لطفا قبل از خوندن ووت بدید و کامنت یادتون نده
کیوتی ها.

(آهنگ این پارت رو حدس میزنم خیلی ها شنیده باشید، آهنگ arcade از duncan laurence. لطفا حتما بهش گوش بدید و لیریک و ترجمه اش رو بخونید. ویدیوش رو خودم براتون ادیت زدم و توی پارت هست، میتونید از اونجا هم چک کنید ولی برای اینکه احساسات پارت رو بیشتر درک کنید لازمه بهش گوش بدید.)

درحالی که روبروی هم ایستاده بودن و سر اسلحه هاشون اون یکی رو هدف قرار داده بود به هم نگاه میکردن. چشمای هردوشون برق میزد، اما یکی برق اشک و دیگری برق خشم.

+ چرا؟

_ همین الان گفتم من کیم و مطمئنم میدونی وظیفم چیه

+ به اعتماد من خیانت کردی وانگ ییبو!!

_ این شغل منه.....وظیفه منه....چیزیه که بهش قسم خوردم

ژان فاصله چند قدمی بینشون رو پر کرد. دستش رو بالا اورد، روی اسلحه ش گذاشت و سر اسلحه رو به قفسه سینش، درست روی قلبش چسبوند.

+ پس تمومش کن......شلیک کن

ییبو بهت زده بود. اون ازش چی میخواست ؟ نگاهشو از چشماش گرفت و به اسلحه داد، اسلحه ای که الان قلب فردی که عاشقش بود رو نشونه گرفته بود.

+ این همه مدت همه جا کنارم بودی و حالا روم اسلحه کشیدی و میخوای دستگیرم کنی؟

_ من از اول برای اینکه لحظه وارد باندت شدم

+ پس شلیک کن ییبو .... این اخرین فرصتته ... اگر شلیک نکنی دفعه بعد این اسلحه منه که تو رو هدف میگیره و من تعللی برای شلیک نمیکنم

با نگاه هایی که ازشون اتیش میبارید به هم خیره شدن .... با دیدن تعلل و نگاه مردد ییبو شروع کرد عقب عقب رفتن و زیر چشمی طناب و قرقره ای رو که وقتی وارد شده بودن لبه پشت بوم دیده بود رو نگاه میکرد.

+ من به آسونی اعتماد نمیکنم وانگ ییبو ... پس وقتی بهت گفتم بهت اعتماد دارم نباید کاری میکردی که افسوسش رو بخورم ... حالا باید تاوانشو پس بدی

_ ژان همه چی رو از اینی که هست بد تر نکن

+ بد تر؟ مگه بدتر از این هم میشه ییبو

ییبو با عجز نگاهش میکرد نمیدونست باید چیکار کنه.

_ تسلیم شو ژان...باهامون همکاری کن....قول....

+ میخوای چه قولی بدی وانگ ییبو؟ کمکم میکنی؟ هیچکس نمیتونه به من کمک کنه. وقتی منو بگیری دیگه همه چی تمومه و چیزی که انتظارم رو میکشه چیزی جز مرگ نیست

_ ژان

+ فرصتت داره تموم میشه ییبو شلیک کن و همه چی رو اونطور که میخوای پیش ببر

ATHERIS (S2)Where stories live. Discover now