لطفا قبل از خوندن ووت بدید و کامنت یادتون نره
کیوتی ها.
به هر سختی بود شب رو صبح کرد. لحظه ای فکرش آروم نمیگرفت و نمیتونست چشم هاش رو روی هم بذاره. قرار بود از ژان بازجویی کنه و مطمئن بود قراره سخت تر از هرچیزی که تا اینجا تجربه کرده، باشه.
از اینکه ژان همکاری نکنه و برای به حرف آوردنش مجبور به روش هایی بشن که آزارش بده، میترسید. میترسید نتونه طاقت بیاره و خودش رو لو بده.
ولی مثل تمام تصمیم های دیگش در رابطه با اتفاقات اخیر، اختیاری از خودش نداشت و همه چی بر پایه اجبار بود. هر روز خودش رو به خاطر قبول کردن این ماموریت سرزنش میکرد.
به خاطر اینکه به قلبش اجازه داده عاشق کسی بشه که دنیاهاشون مایل ها مایل از هم فاصله داره و باهم بودنشون غیر ممکنه.
از سرنوشت عصبی بود که همچین بازی باهاشون راه انداخته و این نتیجه رو براشون رقم زده. هنوز هیچ اتفاقی نیوفتاده بود و ییبو اینطور بهم ریخته بود، اگر حکم ژان رو میدادن قرار بود چه بلایی سرش بیاد.
بعد از خوردن قهوه تلخی که شاید بهش کمک کنه اون روز رو دووم بیاره، به سمت اداره راه افتاد. وقتی به اداره رسید، بلافاصله دستور داد ژان رو به اتاق بازجویی بیارن و خودش هم بعد از اطلاع دادن به فرمانده وارد اتاق بازجویی شد.
بعد از عقب کشیدن صندلی نشست و بلاخره نگاهی به ژان که با چهره ای مغرور و چشم هایی سرد بهش خیره شده بود انداخت.
+ صبح بخیر افسر وانگ
ییبو جوابی بهش نداد و به جاش مشغول ورق زده پرونده شد تا یکم به خودش مسلط بشه و بعد شروع به حرف زدن کنه. وقتی حس کرد آرامشش رو به دست آورده نیم نگاهی بهش انداخت و بعد از روی پرونده مشغول خوندن شد.
_شیائو ژان ملقب به اتریس متولد 1991. بدون خانواده و بزرگ شده در یتیم خونه. به جرم قتل، قاچاق، پولشویی، دزدی، کلاهبرداری و غیره بازداشت شدی.
+ چه اطلاعات جدید و مفیدی
_مدارک علیه شما به اندازه کافی وجود داره پس، گرفتن وکیل براتون ممکن نیست. در واقع نیازی بهش ندارید. تمام حرف های شما ضبط و در دادگاه ارائه میشه پس مراقب حرف زدنتون باشید
سرش رو بالا آورد به ژان که همچنان با همون حالت نگاهش میکرد چشم دوخت. دست هاش رو بهم گره زد و کمی به جلو خم شد.
_اعترافاتت رو میشنوم
+ اعتراف؟ راجب چی؟
_چیشد وارد باند شدی؟ چرا تو به عنوان چهره رییس اصلی انتخاب شدی؟ چیشد به اینجا رسیدی؟ با چه باند هایی معامله کردی؟ اطلاعات دقیق تمام باند ها رو میخوام و اینکه چندتایی از باند ها نابود شده، چرا و چطوری این کار رو کردی؟
YOU ARE READING
ATHERIS (S2)
Action˓▾ 𝐅ICTION: ATHERIS (S2) ˓▾ 𝐆ENRE: Action - Angst - Thriller - Romance - Crime ˓▾ 𝐀UTHORs: ꜱʜɪᴀ & ꜰᴀᴛ وانگ ییبـو؛ افسر جوانی که ماموریت داره با نفوذ به باند آتش سرخ، اون رو متلاشی کنه اما چی میشه اگه همه چیز اونطوری که فکر میکنه پیش نره؟ اگه درست...
