لطفا قبل از خوندن ووت بدید و کامنت یادتون نره
کیوتی ها.
بعد اینکه دوش صبحگاهیشو گرفت، لباس فرمش رو تنش کرد. جلوی آینه به خودش نگاه کرد اگه میگفت با ییبوی هفته ی پیش هیچ فرقی نکرده یه دروغ گنده گفته بود.
حس های متفاوتی داشت، هم عصبانی بود هم خوشحال شاید یکم مضطرب. اما خوشحالیش نسبت به بقیه پر رنگ تر بنظر میرسید.
یه دروغی اون گفته بود و یه دروغی از ژان شنیده بود و همه ی اینا بخاطر وظیفه هر دوشون بود. اما الان ژان نمرده بود و برگشته بود چی میتونست تو این شرایط بهتر از این باشه؟
چی میتونست از زنده بودن ژان مهم تر باشه؟ اون هنوز بود هنوز نفس میکشید و ییبو هنوزم فرصت اینو داشت که اونو به دست بیاره و تصاحبش کنه.
از عطر روی میزش برداشت و به گردن و مچش زد. خیلی وقت بود این عطر بدون استفاده مونده بود. بعد از اینکه یه نگاه دیگه توی آینه به خودش انداخت و توی دلش برای خودش فایتینگی گفت از خونه زد بیرون.
دم اداره سونگیون رو دید که با عجله داشت میرفت. سوت زد تا توجهشو جلب کنه. سونگیون که مشخص بود به شدتم دیرش شده برگشت. با دیدن ییبو مکث کوتاهی کرد و بعد به سمتش دوید.
سونگ: چیه چی میخوای؟
ییبو با خنده ای سعی داشت پنهانش کنه گفت:
_ باز دیر کردی؟
با این حرف ناله ی سونگیون دراومد
سونگ: ییبووو ایندفعه قطعا توبیخی ای چیزی میخورم
_ خب یکم از اون خوابت بزن صبا که وقت واسه آماده شدن و اومدنت بمونه
سونگ: زود بیدار شدم باور کن ایندفعه تقصیر خودم نبود
_ پس چی ؟
سونگ: تو راه تصادف کردم مرتیکه ام ول کن نبود گفتم آخه برادر من آقا من خسارتمو نخوام کیو باید ببینم پاشو کرد تو یه کفش نه باید وایستی مامور بیاد من خسارتتو بدم قبل اینکه از ماشینم پیاده شم زنگ زده بود هیچی دیگه زوری وقتمو گرفت فقط
_ عجیبه گه
سونگ: چی عجیبه؟
_ اینکه اون مرده هنوز زندس
سونگیون طوری که انگار نفهمیده نگاهش کرد که خودش ادامه داد .
_ آخه یادمه یه بار سر چی یادم نیست ولی بردیمون بار به حساب خودت بعد انقد خودت و لو خوردین که به من کم رسید آخرشم خودم تن لشاتونو برم خونه ولی تو راه رفتیم رو شیشه خورده ماشینت پنچر شد. یادش بخیر 3 برابر پولشو که ازم گرفتی هیچی مجبورم کردی ازش معذرت بخوامم هیچی تا 3 روز باهام سرسنگین بودی
سونگ یکی زد پس گردن ییبو
سونگ: من میگم دیرم شده این واسه من جنایتاشو تعریف میکنه حیف هنوز اون پات خوب نشده وگرنه جوری میزدمت نتونی راه بری
YOU ARE READING
ATHERIS (S2)
Action˓▾ 𝐅ICTION: ATHERIS (S2) ˓▾ 𝐆ENRE: Action - Angst - Thriller - Romance - Crime ˓▾ 𝐀UTHORs: ꜱʜɪᴀ & ꜰᴀᴛ وانگ ییبـو؛ افسر جوانی که ماموریت داره با نفوذ به باند آتش سرخ، اون رو متلاشی کنه اما چی میشه اگه همه چیز اونطوری که فکر میکنه پیش نره؟ اگه درست...
