PART 1

344 35 17
                                    

شوگا به جوجه کوچولویی که کنار اب نشسته بود نگاه کرد و زبونش رو لیسید و از درخت پرید پایین و اروم سمت جوجه رفت و به طرفش حمله کرد که جوجه کوچولو فرار کرد و یونگی افتاد تو اب و از حالت گربه به حالت انسان دراومد و دست و پا زد جوجه کوچولو با دید یونگی سریع به حالت انسان دراومد و پرید تو اب و شنا کرد و یونگی رو نجات داد و با ترس ازش فاصله گرفت

_دهنت سرویس چرا نگفتی هیبریدی که بهت حمله نکنم

یونگی از روی زمین بلند شد و سرش رو تکون داد تا اب موهاش بچکه جیمین اروم روی صندلی کنار حوض نشست و توی خودش جمع شد یونگی سمت صندلی که کنار صندلی جیمین بود رفت و کنارش نشست

×اه من متاسفم گشنم بود اسمت چیه کوچولو

جیمین اروم سرش رو بلند کرد و دستبندش رو به یونگی نشون داد یونگ مچ دست جیمین رو اروم گرفت بلند بلند خوند

×اسم پارک جیمین نوع هیبرید جوجه مشکل.... وی وات چی نوشته!؟

هوسوک با لبخند سمت گربه دوست داشتنیش یا بهتر بگم ددیش رفت و روی پاش نشست

~خب خب پس باهم اشنا شدین

×هوسوک دس خطت بد شده

هوسوک خندید و گفت

~کدوم دکتری دست خطش خوب بوده؟

×هیچکی ولی قبلا قابل خوندن بود دست خطت الان مترجم باید برای خوندن دست خطت بگیری

جیمین اروم خندید نمیدونست با همین خنده کوتاه دل دو پسر عاشقو برده

~اوه راستی این جیمینه و 19 سالشه و نمیتونه حرف بزنه بخواطر اینکه یه هیبرید روباه میخواسته بهش تجاوز کنه

×چیی؟ حالا تجاوز کرده؟

~نه خوشبختانه به موقعه رسیدم

×ولی خودمونیم خیلی خوشگله ها تاحالا تدیده بودم موی صورتی به یه نفر انقدر بیاد

~اره....... نظرت چیه یه عضو سوم به رابطمون اضافه کنیم

×مثبته مخصوصا اگه این کیوتی باشه

لپای جیمین سرخ شد وسرش رو پایین انداخت یونگی زبونش رو روی لبش کشید

~خب من برم به بیمارام رسیدگی کنم

×منم با جیمین میریم زیرون یکم وقت بگذرونیم

~باشه مواظب خودتون باشین

(خونه کیم تهیونگ)

_الو.... یعنی چی؟.....اقا چرا چرت میگی؟..... تاسف شما به چه درد من میخوره من همون خرگوش رو میخوام قیمتشم مهم نیس هرکی پیشنهاد کرد بهم بگو چقدر پیشنهاد کرده من سه برابرشو بهت میدم اون خرگوشو اگه امروز راس ساعت 3 نیارین دم در خونم در مغازت رو تخته میکنم بیچارت میکنم حالا ببین من هشدارمو دادم...... خوبه منتظرم

تهیونگ گوشیش رو قطع کرد و روی مبل انداخت و سمت قهوه ساز داخل اشپزخونه رفت و ماگش رو پر قهوه مرد و دوباره روی مبل نشست

_لعنتی اون خرگوش خوشگل ترین خرگوشی بود که تاحالا دیدم خیل کیوت بود چشماش یه حس خوبی بهم می داد اگه اون مال من نشه من دیونه میشم اهههههه اروم باش کیم تهیونگ هیچی نیس یکم دیگه تحمل کن فقط سه ساعت اگه اوردش که هیچی اگه نه گردنشو بشکن

تهیونگ کنترول تلوزیون رو از روی میز برداشت و مشغول عوض کردن کانالا شد

_این تلوزیونم هیچی ندارهه اههه

تهیونگ تلوزیون رو خاموش کرد و از روی مبل بلند شد و سمت حموم اتاقش رفت و بعد گرفتن یه دوش 1 ساعته خودش رو خشک کرد و موهاش رو سشوار کشید بعد کت شلوارش رو پوشید و سمت دراول رفت و موهاش رو مرتب کرد و از عطر تلخ همیشگیش زد و کراوات قرمزش رو یکم صفت تر کرد و از اتاقش خارج شد و سویچ ماشین و کیلید خونش رو از روی اوپن اشپز خونه برداشت و سمت در رفت و کفشاش رو پوشید و از خونش بیرون رفت
وارد پارکینگ شد و در ماشینش رو باز کرد و داخلش نشست و ماشین رو روشن کرد و سمت مغازه خرگوش فروشی که توش یه خرگوش چشمش رو گرفته بود
وقتی رسید دم در مغازه ماشینش رو پارک کرد و یه نگاهی به ساعت ماشینش انداخت ساعت 2:58 دقیقه رو نشون میداد از صبح فقط یه صبحونه خورده بود و چیزی از گلوش پایین نمیرفت

_خب دو دقیقه دیگه میرم داخل مغازه

تهیونگ گوشیش رو از داخل جیبش دراورد و یکم باهاش ور رفت بعد از ماشینش پیاده شد و وارد مغازه شد فروشنده تا تهیونگ رو دید از پشت مسزش بلن شد و خم شد تنظیم کرد

فروشنده: خوش اومدین جناب کیم

_خرگوشم کجاست؟

فروشنده سریع قفس رو......

🐇My Sexy Bany🐇Where stories live. Discover now