PART 8

234 34 39
                                    

یونگی و جیمین با صدای هوسوک به خودشون اومدن که هوسوک صفحه گوشی رو سمتشون گرفت یونگی لبخند عمیقی زد جیمین هم با دیدن عکس مثل همیشه صورتش سرخ شد و سرش رو توی دستاش قایم کرد یونگی مچ دستای جیمین رو با یه دستش گرفت و بالای سرش قفل کرد به لبای پفکی و وسوسه کننده جیمین حمله کرد جیمین مطیع یونگی رو توی بوسه  همراهی میکرد هوسوک سمت اون دو نفر رفت و پشت جیمین قرار گرفت و دو طرف تیشرتی که مال یونگی بود ولی تن جیمین بود رو بالا کشید و خواست درش بیاره یونگی که متوجه شده بود چند لحظه از لبای جیمین با بی میلی جدا شد و بعد اینکه هوسوک تیشرت رو از تن جیمین خارج کرد دوباره به لبایی که بیشتر از قبل باد کرده بودن حمله کرد و دوباره بوسه خشن دیگه رو شروع کرد هوسوک هم از این فرست استفاده کرد و اروم شلوارک و باکسر جیمین رو پایین کشید و سرش رو توی گردن سفید جیمین فروع برد و بوسه ای به شاهرگش زد و همون نقطه رو به دندون گرفت که حاصلش ناله خفه شده توی دهن یونگی شد هوسوک اروم اون نقطه رو مکید تا کبود بشه و دستش رو نوازش وار روی کمر جیمین میکشید چشمش رو به باسن خوش حالت و تپل پسر مو صورتی خورد رد خشک شده زخم ناخون های اون متجاوزای لعنتی روی باسنش خودنمایی میکرد نمیدونست اگه باهاش سکس کنن چه واکنشی بعدا قراره نشون بده ولی اینکه تقلا نمیکنه یعنی بدش نیومده این بخشی بود که به هوسوک اطمینان خاطر برای سکس با پسر مو صورتی میداد یونگی از لبای جیمین جدا شد و با دستاش صورت جیمین رو قاب گرفت و به چشمای زیباش نگاه کرد

×اگه نخوای انجامش نمیدم جوجه کوچولوم من تو رو بیشتر از بدنت میخوام

جیمین قلبش بخاطر توجه یونگی به تپش افتاده بود یونگی چتری های جیمین رو از روی پیشونیش کنار زد و پیشونیش رو به پیشونی جیمین چسبوند هوسوک هم سرش رو توی گردن جیمین برد و بوسه عمیقی بهش زد

~راست میگه مینی تو برای ما با ارزشی اگه دوست نداری اولین بارت امشب باشه....

جملش با شنیدن صدای یکی جز خودش و یونگی نصفه موند

÷می.... خ... وا.. م

هوسوک و یونگی شوکه شده بهم نگاه کردن جیمین حرف زد؟ این بهترین شب زندگیشون بود

~این بهترین اتفاقیه که میتونه بیوفته مینی تو حرف زدی

×چه زود به ارزوم رسیدم... مرسی جوجه کوچولو

یونگی اونقدر خوشحال بود که جیمین رو از روی زمین بلند کرد و چرخوندش و دراخر سمت تخت بردش و اروم روی تخت گذاشتش و روش خیمه زد و دوباره به لبای خوشمزه جوجه مو صورتی حمله کرد هوسوک که دیکش از شدت تحریک شدگی درد میکرد لوب رو از توی کشو عسلی برداشت و سمت جیمین و یونگی حرکت کرد هوسوک پاهای جیمین رو بالا داد و لوب رو روی سوراخ دست نخورده و کوچولوی جیمین ریخت هیچ ایده برای اینکه چطوری دیک خودش قراره توش جابشه چه برسه به دیک یونگی کمی از لوب رو روی دو انگست وسط خودش ریخت و اروم هر دو انگشتش رو واردش کرده ناله بلند جیمین باز توی دهن یونگی خفه شد هوسوک اروم اروم سرعت دستش رو بالا برد و بعد که مطمئن شد جا برای یه انگشت دیگش باز کرده انگشت سومش رو وارد جیمین کرد که اینبار جیمین از درد زیاد با ناخوناش به پشت یونگی چنگ زد ولی یونگی سعی کرد با بوسه های اروم دردش رو کم کنه هرچند اون عاشق سکس خشن بود ولی برای اولین بار هوسوک هم ارفاق قائل شد از لبای جیمین جدا شد و به نیپلای صورتیش نگاهی انداخت جیمین با چشمای خمار حرکات یونگی رو زیر نظر گرفته بود یونگی خیره به چشمای زیبا و اهویش بوسه ای روی نیپل سمت راستش زد و اروم اونو به دهن گرفت و مکید

÷اهه اههه هاه

هوسوک انگشتاش رو از داخل جیمین خارج کرد و یونگی هم از نیپل جیمین جدا شد و کنار رفت هوسوک به تاج تخت تکیه داد و دیکش رو چند بار با دستش پمپ کرد و یونگی دست جیمین رو گرفت بلندش کرد جیمین چهار دست و پا سمت هوسوک رفت و روی رونش نشست جیمین نفس عمیقی کشید و دستاش رو روی شونه هوسوک......

شرطی کنم....؟ تا 90 تا ووت و 150 تا کامنت نخوره پارت بعدی در کار نیس

🐇My Sexy Bany🐇Where stories live. Discover now