تهیونگ به سمت اتاق خودش رفت و در رو پشت سرش بست وسمت تخت رفت لباساش رو با لباس خوابش عوض کرد و روی تخت دراز کشید و بند شلوار خوابش رو شل کرد و همراا با باکسرش تا روی رانش پایین کشید و چشماش رو بست و به جونگ کوک فک کرد و شروع کرد به هندجاب رفتن برای خودش
_فاک لعنتی...... اوممممم
تهیونگ داشت به جونگ کوک که زیرش داشت از روژ لذت ناله میکرد فک میکرد که یه دفعه متوجه شد صدای ناله جونگ کوک داره توی گوشش می پیچه اروم پلکاشو از هم فاصله میده و روی تخت میشینه و با دقت گوش میده به صدای ضعیفی که از اتاق بقلیش میومد ولی کلمات نامفهومی میشنوه از روی تخت بلند میشه و شلوار و باکسرش رو بالا میکشه و از اتاق اروم خارج میشه و بدون اینکه سر و صدایی ایجاد کنه به سمت اتاق جونگ کوک میره و گوشش رو به در می چسبونه تا بتونه صدا رو واضح بشنوه
+اهههه اههه ته.... اوووه اومممممم اه
تهیونگ اخم میکنه و در اتاق رو با عصبانیت باز میکنه که همون لحظه جونگ کوک رو درحالی که پایین تنش لخته و داره روی بالشت سواری میکنه میبینه سمت جونگ کوک که متوجهش نشده بود میره و جونگ کوک رو روی تخت هول میده و روش خیمه میزنه
+اوووم تههه درد دارم اههه
_تو... توی هیتی؟
+اهههه..... تههه.....لطفا..... لمسم کن
تهیونگ به لبای وسوسه انگیز جونگ کوک نگاه کرد که چطور به دندون گرفته بودش با شستش اون لبای صورتی رو از شر دندونای خرگوش زیرش خلاص کرد
_چی میخوای توله خرگوشم
+اهههه.... تو رو میخوام ددی
تهیونگ که منتظر همین حرف بود سریع تیشرتش رو در اورد و لباس جونگ کوک رو توی تنش پاره کرد و اروم شروع به لمس کردن سینه های برامده ی توله خرگوش زیرش کرد جونگ کوک از روی لذت ناله کرد و با دستاش سیکس پکای تهیونگ رو لمس کرد
تهیونگ پوزخندی زد و گفت
_خوشت میاد خرگوش کوچولو؟
+اوهوم اه
تهیونگ بوسه ای به نوک سینه جونگ کوک زد و اروم شروع به مکیدن سینه راست جونگ کوک کرد و هم زمان با انگشتاش نوک سینه چپش رو میمالید
جونگ کوک قوسی به کمزش داد و دستاش رو توی موهای زغالی تهیونگ فروع کرد و بهشون چنگ زد
+اهههه... این... اومممم.... عالیه
تهیونگ فکرش رو هم نمیکرد ناله های جونگ کوک انقدر زیبا باشن ناله هاش مثل یک ملودی گوش نواز گوشش رو قلقلک میداد و کاری میکرد بیشتر بخواد اون ناله های زیبا رو بشنوه پس اروم دستش رو پایین برد و دستش رو به دیک برامده جونگ کوک رسوند و شروع کرد به پنپ کردن دیک جونگ کوک
+اهههه تههههه اوه فااااک
تهیونگ از سینه جونگ کوک جدا میشه و بوسه ای روش میزاره و سمت گردن خرگوشش میره و بوسه ارومی روی شاهرگ جونگ کوک میزاره و اروم همون نقطه رو میمکه و سرعت دستش رو تند تر میکنه
_اههههه نه نه نه نه تههه خودتو.... فااااک
حرف جونگ کوک همزمان با خالی شدنش توی دستای تهیونگ نصفه باقی میمونه
تهیونگ از گردن جونگ کوک جدا میشه و شلوار و باکسرش رو باهم درمیاره و روی تخت میشینه و بع تاج تخت تکیه میده و با دست روی رونش میزنه
_بیا اینجا توله خرگوش
جونگ کوک اروم چهار دست و پا به سمت تهیونگ حرکت کرد
_ببینم چه چیزایی از توی موبایلت یاد گرفتی.... همه مهارتت رو بهم نشون بده خرگوش کوچولو
جونگ کوک با تعجب به چشمای تهیونگ نگاه کرد فکرشم نمیکرد تهیونگ فهمیدع باشه
_چیه جونگ کوک؟ فکر کردی نمیدونم؟
جونگ کوک سرش رو پایین انداخت
_تنبیه خود ارضاییت هم در نظر میگیرم بعدا کارتو انجام بده توله خرگوش
جونگ کوک یه نگاه دقیق به دیک تهیونگ کرد و اب دهنش رو قورت داد اروم دیک تهیونگ رو دستش گرفت باورش نمیشد انقدر بزرگ بود که انگشتاش دور دیکش حلقه نمیشد تصمیم گرفت اول خیسش کنه تا درد نکشه اروم سر دیک تهیونگ رو داخل دهنش برد اروم سرش رو بالا و پایین کرد
_اههههه فاااک عالیه.... اوووومممم مواظب باش دندون نزنی
جونگ کوک چشماش رو باز کرد و با چشمای اشکیش که بخاطر برخورد سر دیک تهیونگ به ته حلقش بود به تهیونگ نگاه کرد تهیونگ لبش رو گاز گرفت و سر جونگ کوک.............
YOU ARE READING
🐇My Sexy Bany🐇
Fantasyتهیونگ هیچ وقت فکرشم نمیکرد که حیون خونگیش یه پسر بچه کیوت و سکسی باشه تهیونگ حتی نمیدونست این خرگوش خوشگل قراره بدجوری تهیونگو عاشق خودش کنه...... _تو دیگه کی هستی؟ تو خونه من چی میخوای؟ +هیونگ منم هق جونگ کوک..... _چی داری میگی... این غیر ممکنه...
