بچه ها یه معذرت خواهی بهتون بدهکارم بعد مرگ رفیقام دیگه نتونستم داستانای شاد بنویسم الان واقغا برای این فیک چیزی به ذهنم نمیرسه اگه موافقید پاکش کنم بجاش یه داستان که حداقل بدونم تهش چیه بنویسم یه زمانی عشق و عاشقیو کوفت درد بیدرمونو احساس میکردم الان واقعا هیچی از احساساتم نمیفهمم
YOU ARE READING
🐇My Sexy Bany🐇
Fantasyتهیونگ هیچ وقت فکرشم نمیکرد که حیون خونگیش یه پسر بچه کیوت و سکسی باشه تهیونگ حتی نمیدونست این خرگوش خوشگل قراره بدجوری تهیونگو عاشق خودش کنه...... _تو دیگه کی هستی؟ تو خونه من چی میخوای؟ +هیونگ منم هق جونگ کوک..... _چی داری میگی... این غیر ممکنه...