دیدن براش سخت بود، اما بعد از ده تماس رد شده و گیر آوردن جین توی چت، نمی تونست ریسک لو رفتن حرف هاش برای نماینده رو به جون بخره.
پس با تمام درد جمع شده توی چشم هاش پیام ها رو می خوند و به تندی جواب می داد.
باید به یک جواب درست می رسید تا بتونه هم خودش هم تهیونگ رو آروم کنه.
اون ها حالا حسابی از خونه دور بودن و فرو رفته توی دریای بهت و حیرت، حتی هیچ نظری درباره ی پنج دقیقه ی آینده اشون هم نداشتن!میشه... بریم خونه؟
تهیونگ آهسته لب زد و کف دست هاش رو به هم چسبوند.
- بری خونه؟
سوال آمیخته به تعجب جئون باعث شد تا به سرعت توضیح بده:
- فردا مدرسه داریم و بعدشم...- قضیه اینه که... تو...
دستپاچگی هشدار دهنده ی جئون آرامش دروغینی که نماینده تازه به دست آورده بود رو به هم زد.
- تو نمی تونی بری چون من مجبور شدم تا...اما قبل از اینکه جئون بتونه بین مِن و مِن هاش توضیح بده صدای دینگ رسیدن پیامک از موبایل تهیونگ بلند شد.
جئون آب دهنش رو قورت داد و نگاهش رو از چشم های منتظر ایت بوی دزدید.
- فکر کنم بهتره که... چکش کنی ایت بوی!
YOU ARE READING
SAVE THE JEON! | KookV ᴼⁿᵍᵒⁱⁿᵍ
Fanfictionنماینده ی همه چیز تموم کلاس و شر ترین پسر مدرسه، سایه ی همو با تیر میزنن. اما مشکل اینجاست که نماینده کراش وحشتناکی روی اون عوضی داره! تا اینکه یه شب... یه ناشناس به نماینده پیام میده... ■ کاپل اصلی: KookV ■ کاپل فرعی: NamMin - Hopemin ■ ژانر: هیجا...