⏳Chapter: 09

1.4K 218 79
                                    

دیدن براش سخت بود، اما بعد از ده تماس رد شده و گیر آوردن جین توی چت، نمی تونست ریسک لو رفتن حرف هاش برای نماینده رو به جون بخره

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

دیدن براش سخت بود، اما بعد از ده تماس رد شده و گیر آوردن جین توی چت، نمی تونست ریسک لو رفتن حرف هاش برای نماینده رو به جون بخره. 

پس با تمام درد جمع شده توی چشم هاش پیام ها رو می خوند و به تندی جواب می داد.

باید به یک جواب درست می رسید تا بتونه هم خودش هم تهیونگ رو آروم کنه.
اون ها حالا حسابی از خونه دور بودن و فرو رفته توی دریای بهت و حیرت، حتی هیچ نظری درباره ی پنج دقیقه ی آینده اشون هم نداشتن!

اون ها حالا حسابی از خونه دور بودن و فرو رفته توی دریای بهت و حیرت، حتی هیچ نظری درباره ی پنج دقیقه ی آینده اشون هم نداشتن!

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

میشه

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

میشه... بریم خونه؟
تهیونگ آهسته لب زد و کف دست هاش رو به هم چسبوند.
- بری خونه؟
سوال آمیخته به تعجب جئون باعث شد تا به سرعت توضیح بده:
- فردا مدرسه داریم و بعدشم...

- قضیه اینه که... تو...
دستپاچگی هشدار دهنده ی جئون آرامش دروغینی که نماینده تازه به دست آورده بود رو به هم زد.
- تو نمی تونی بری چون من مجبور شدم تا...

اما قبل از اینکه جئون بتونه بین مِن و مِن هاش توضیح بده صدای دینگ رسیدن پیامک از موبایل تهیونگ بلند شد.
جئون آب دهنش رو قورت داد و نگاهش رو از چشم های منتظر ایت بوی دزدید.
- فکر کنم بهتره که... چکش کنی ایت بوی!

SAVE THE JEON! | KookV ᴼⁿᵍᵒⁱⁿᵍWhere stories live. Discover now