first meeting after one years

53 13 10
                                    


چهار روز بعد , شب عملیات.

نگاهش رو از سهونی که اون رو با جمله «موفق باشی» بدرقه کرده بود گرفت و همراه یکی از دستیارهاش قدم های بلندش رو به سمت عمارت به نسبت کوچیک انتهای کوچه برداشت. باید این ماموریت رو به خوبی به اتمام میرسوندن.. اگر چیزی غیر این میشد نه تنها جولیا رو بدست نمی آوردن، بلکه فقط روی آتیش لوهان برای نابود کردنشون بنزین میریختن.

بعد ایستادن روبروی در نگاهی به ساختمون دو طبقه اش انداخت و وقتی که مطمئن شد مرد پشت سرش آماده شروعه انگشتش رو روی آیفون کنار در که با چراغ سفید روشن شده بود فشار داد. طولی نکشید که در ساختمان عمارت باز شد و از اونجایی که محوطه کاملا باز و خلوتی داشت به راحتی میتونستن از لا به لای نرده های در ورودی داخل رو ببینن. مرد قوی هیکل با کت شلوار خودش رو به در محوطه رسوند و بدون اینکه بازش کنه نگاهی به دو شخص پشت نرده ها و لباس فرمی که تنشون بود انداخت

:چی میخواین؟

+تازه به این محل اومدین؟

بدون ذره ای استرس لب زد و منتظر جواب موند

:بله. چطور؟

+ساکنای محل از این ساختمون گزارشی فرستادن مبنی براینکه مشاهده شده برق های شما مدام قطع و وصل میشه. همچنین، قبلا این ساختمون سابقه اتصالی برق رو داشته. برای اینکه نگرانی مردم محله رو برطرف کنیم و از هر حادثه ای جلوگیری کنیم، لطفا اجازه بدید همراه دستیارم نگاهی به وضعیت برق ساختمون بندازم.

مرد با اخم کمرنگی نگاهش رو بین اون دو شخص چرخوند و به حرف اومد

:وایسید همینجا

قدمهاش رو به سمت محوطه برداشت و گوشیش رو از جیبش بیرون کشید..

~~

فلش بک , شش روز پیش

-چی؟ این چه کوفتیه؟ حواست هست چه زری داری میزنی؟؟

با عصبانیت فریاد زد و دستش رو به میز روبروش کوبید..

+قربان ما کل ساختمون رو گشتیم. اینجا نیستن. انگار یکی از قبل اونها رو از آمریکا خارج کرده و دونفر دیگه رو به جاشون جا زده!

-کدوم حرومزاده ای این غلطو کرده؟ کی میدونست اونا رو زیر نظر دارین؟ اصلا کی خبر داشت از نقشه من؟

+من نمیدونم قربان..

-تن لش خودتو افرادتو جمع کن و یه بار دیگه مثل آدم ساختمون رو بگردید! اگه بفهمم سهل انگاری از طرف شما بوده و لو رفتین سر همتونو زنده زنده میبرم!

+چشم قربان

هنوز حرف مرد پشت خط رو کامل نشنیده گوشیش رو با تمام توان به میز روبروش کوبید و دستهاش رو توی موهاش فرو برد

Mirage [ Completed ]Where stories live. Discover now