(7)

1.7K 190 25
                                    

٪imin
با کنار رفتن پزشک نامجون سریع خودشو به کنارش رسوند.
٪اقای دکتر چش شدع؟
اقای کیم خنده ای کرد و گفت
؟ اوه نامجون شی زیادی نگران بودی، این درد یه گرفتگی ساده است که با چندتا مسکن و پماد حل میشه.
jin*
با تموم شدن حرف اقای کیم نفس راحتی کشیدم
و نگاهی به قیافه کیوت و سرخ جیمین انداختم.
اگه یکم دیگه به این کیوتی بی حد و اندازه اش ادامه بده ممکنه بگیرمش و انقد تو بغلم فشارش بدم تا کف و خون قاطی کنه.
برا اینکه از این حادثه جلوگیری کنم خودمو به کنار اقای کیم رسوندم
*اقای کیم داروهاش رو از کجا تهیه کنیم
اقای کیم همونطور که دست داخل کیف پزشکیش میبرد گفت
؟ از اونجایی که گفتم یه درد و گرفتگی ساده است داروهاش رو همراه خودم اوردم
و بعد دوتا پماد عضلات و یه پوکه قرص به دستم داد
؟ پماد هارو حتما صبح و ظهر و شب به محل گرفتگی بزنید و قرص مسکن هم وقتی دردش شدت یافت.
همه باهم سری تکون دادیم و اقای کیم رو تا دم در خروجی راهنمایی کردیم.
قبل از اینکه از در بره بیرون گفت
؟ بهتره فعالیت های سنگین انجام نده
*بله ممنون
و بعد از اینکه اقای کیم سوار اسانسور شد در و بستم و به سمت اتاق مشترک هوسوک و جیمین راه افتادم.
باز کردن در همانا و خیس شدنمم همانا.
از خنکی آب یه لحظه نفسم رفت ولی سریع چشم هامو باز کردم و به عامل خیس شدنم نگاهی انداختم.
*فقط یه دلیل فاکی بیار تا همینجا به فاکت ندادم.
تهیونگ که معلوم بود از عصبانیت من ترسیده با لکنت گفت
×خ.. خب هیونگ تقصیر. هو.. هوسوکه
قدم به قدم جلو رفتم.
*تقصیر هوسوکه؟؟
×اره خب، اون من و اذیت کرد منم خواستم اب بریزم روش که یهو جاخا...
با حمله ور شدنم سمتش حرفش نصفه موند.
*بهتره شل بگیری تا اذیت نشی.
تهیونگ با ترس نگاهم میکرد که یهو بلند گفتم
*جونگکوک پاشو برو پارچ آب یخ رو بیار سریع
جونگکوک که انگاری از دعوای ما خوشش اومدخ باشه سریع قبول کرد و با دو از اتاق خارج شد.
×هیونگ غلط کردم
*ببین جرمت رو سنگین تر از این نکن.
صدای خنده اعضا بلند شده بود حتی جیمین هم با اون خجالت کیوتش داشت میخندید.
_بفرما هیونگ
و بعد پارچ آب جلوی صورتم قرار گرفت.
تهیونگ همونطور که عقب عقب میرفتم و سعی میکرد از دست من فرار کنه گفت
×هیونگ بیخیال شو
*حتمااا بیب
و بعد پارچ رو به سمتش گرفتم و توی حرکت با بستن چشمام تمامش رو روی تهیونگ خالی کردم.
با باز کردن چشمام و دیدن یونگی خیس کم مونده بود به خودم بشاشم.
همه میدونستن یونگی از خیس شدن بدش میاد.
به تهیونگ که با ابروهای بالا رفته داشت نگاهم میکرد اخم کردم.
پدصگ جاخالی داده واسه من.
#جین خودتو مرده فرض کن.
با شنیدن صدای خشمگینه یونگی سریع به خودم جنبیدم و پشت سر نامجون سنگر گرفتم
٪کامان جین من و وارد قضیه نکن.
*هیشش صدا نفهمم ازت.
یونگی همونطور با لباس های خیس سمتم اومد و من تا خواستم فرار کنم پام به روتختی جیمین گیر کرد و میخواستم بیوفتم روی جیمین که صدای داد همه در اومد.
ولی با حلقه شدن دستی دور کمرم از برخوردم با جیمین جلوگیری شد.
چشمام رو باز کردم که با چشم های متعجب جیمین روبه رو شدم
*چطوری کیوتی.
جیمین تا خواست جواب بده همون دیت من و عقب کشید.
با عصبانیت برگشتم سمت صاحب دست.
*مردک خر داشتم صورت موچی رو از نزدیک دید میزدم برای چی کشوندی عقب منو
=بیخیال هیونگ کم مونده بود بزنی بچه رو له کنی
*حالا که له نشد.
همین که هوسوک خواست جواب بده یهو صدای داد یونگی همه رو لرزوند
#همتون گمشید بیرون بابا.
و بعد به سمت من اومد و پماد و مسکن رو از دستم گرفت
#توهم برو بیرون بعدا باهات کار دارم.
و خب جذبه یونگی چیزی نبود کسی بخواد رو حرفش حرف بزنه.

yoongi
با بیرون رفتن اعضا سمت جیمین که با چشم های کیوتش بهم زل زده بود چرخیدم.
کنار ایستادم و سعی کردم با خنثی ترین حالت ممکن باهاش حرف بزنم
#لباستو بده بالا برات پماد بزنم.
+نمیخواد هیونگ خودم میتونم.
و سعی کرد پماد رو از دستم بگیره، اروم دستمو روی قفسه سینه اش قرار دادم و به سمت تخت هدایتش کردم.
#صدا نده بچه زودباش کاری و که گفتم انجام بده.
+چ.. چشم
و بعد تیشرت صورتی رنگش رو بالا زد و تا من دسترسی به پهلوش داشته باشم.
اروم روی تخت نشستم تا به پهلوش دسترسی داشته باشم.
در پماد رو باز کردم و مقدار نسبتا زیادی رو روی انگشتام ریختم و بعد دستمو به پهلوی سفیدش رسوندم.
اروم و با ملایمت شروع کردم به ماساژ دادن اون قسمت با پماد.
نگاهی به صورت توی هم رفته اش انداختم.
#درد داره.
+هوم
#یکم تحمل کن بعدم قرص بخور بخواب.
چند دقیقه همونطور به ارومی ماساژ دادم و بعد کنار کشیدم.
با دیدن چشمای خمار خوابش توی دلم لبخندی به کیوتیش زدم ولی توی ظاهر هیچ ریکشنی نشون ندادم.
یه دونه قرص بیرون اوردم و روبه‌روی لبای توپرش گرفتم.
#این و بخور بعد بخواب
با باز شدن دهنش سریع قرص رو توی دهنش هل دادم و بعد لیوان آب رو برداشتم و روبه روی دهنش قرار دادم.
با خوردن قرص و اب سریع از جام بلند شدم و ملافه رو روش تنظیم کردم و با اروم ترین حالت از اتاق بیرون زدم.

_____________________________
اینم یه پارت دیگه.
من امروز روی یه مود خوبم و امکان داره حتی فیک انتقالی رو هم آپ کنم.
گایز یه راگیری بکنیم درمورد اینکه این فیک کمدی باشه؟
دوستانی که میگن کمدی باشه👇🏻
کمدی: ❤
دوستانی که میگن غیر کمدی باشه👇🏻
غیر کمدی: 💙
گایز رنگ هرکدوم از قلب ها بیشتر بود همون رو برای ژانر انتخاب میکنم.
و اینکه اگه حمایت کنید قول میدم تا شب یه پارت دیگه از انتقالی رو بنویسم نظرتون؟؟

حمایت
ووت و کامنت فراموش نشه
Love you

"sweet dream"Where stories live. Discover now