(9)

1.7K 200 17
                                    

علامت های اعضا👇🏻
جیمین+
تهیونگ×
جونگکوک_
جین*
هوسوک=
یونگی#
نامجون÷(تغییر کرد)

___________________________________________namjoon
استالیست سر تا پام رو رصد کرد و بعد با لبخندی لباسی از رگال بیرون کشید و روبه روی من گرفت.
•هووم این خوبه.
بعدم روی صندلی روبه روی آینه نشوندم تا میکاپر بیاد و میکاپ کنه.
همونطور که منتظر بودم با دیدن بنگ شیک هیوک ابروهام بالا پرید.
با دیدن من روی صندلی روبه روی آینه گوشه حال به سمتم اومد
؛ چطوری نامجون؟
÷خوبم شما چطورید
؛ خوب خوب
÷هووم
اروم لبخندی زد و ضربه ای شونه ام زد
؛ میدونی من چندساله دیگه رو دارم میبینم، شما با این همه استعداد مطمئنم میدرخشید.

_________________________

two years later(دوسال بعد)
jimjn*
با نفس نفس از استیج پایین اومدم و خودم رو به اعضا رسوندم.
کنار تهیونگ خودمو روی صندلی انداختم و سرم و روی شونه هاش قرار دادم
×خوبی؟ خسته شدی؟
+خوبم، فقط یکم خسته ام.
کم کم داشتم از خستگی بیهوش میشدم که یکی از استف ها اومد و با لبخندی گفت
؟ ماشین اماده است
از جام بلند شدم و کمی که جلوتر رفتم کم مونده بود با زمین یکی بشم که یکی زیر دستامو گرفت
=اوه جیمین فکر کنم خیلی به خودت فشار آوردی
تا ماشین با کمک جیهوپ رفتم و بعد سوار شدم.
یه عادت بد که داشتم حتما باید کنار تهیونگ مینشستم اگه ازش دور میبودم انگار ارامشم رو ازم گرفتن.
برا همین اعضا همیشه صندلی کنار تهیونگ رو خالی میگذاشتن برام.
با بی حالی کنار تهیونگ نشستم و سرم رو روی شونه هاش قرار دادم.
تهیونگ برام یک منبع ارامش بود، وقتی کنارش می ایستم با اینکه قدم از همه و البته تهیونگ کوتاه تره ولی چنان احساس غرور میکنم که انگار اونی که قدش از همه بلند تره منم.
با فرو رفتن انگشت های کشیده بین موهام خودمو بیشتر بهش چسبوندم.
×جیمینی کیوت من
+هوووم
چشم هام توانایی اینکه بیشتر از این باز بمونن رو نداشتن پس اروم روی هم قرارشون دادم تا استراحت کوتاهی داشته باشم.

*   *   *

با حس اینکه روی هوام سریع چشم هامو باز کردم که با دیدن تهیونگ خیالم راحت شد.
پس خودمو بیشتر سمتش کشیدم و آغوش گرمش رو بیشتر طلب کردم.
×جیمینی خسته ای بخواب.
و خب انگار به اجازه اون نیاز داشتم چون تا گفت بخواب پلک هام باز روی هم افتادن.

ولی وقتی از اون جای گرم بیرون اومدم نقی زدم و خودمو به سمت منبع گرمای بدنم کشوندم.
×اوه جیمین میخوای پیش من بخوابی؟
+هوووم
خب پس باید بیایی تو اتاق خودم
+هووم
با فرو رفتن توی آغوش گرمش لبخندی زدم.
×کیوت

________________________
های گایز این پارت خدمتتون.
حس نمی کنید تعداد کامنت ها داره میاد پایین!؟
کامنت گذاشتن سخته؟
اگه این وضع حمایت کردنتونه که همون بهتر فیک متوقف بشه.
پس پلیز حمایت کنید✨🧚🏻‍♂️
و بگم که خیلی خیلی خیلی دوستتون دارم❤🙌🏻
حمایت..
کامنت..
ووت..
فراموش نشود.
Love you

"sweet dream"Where stories live. Discover now