Chapter 34: Be Mine Forever

952 227 62
                                    

فعالیت‌های روزانه داخل پک همچنان ادامه داشت و جیمین تو خیلی از اون‌ها مشارکت میکرد. امگا بسیار سالم‌تر از قبل به نظر میرسید و دیگه به شدت قبل لاغر نبود. حتی گاهی اوقات لبخند عمیقی روی لب‌هاش نقش میبست. چیزی که اعضای پک از مدت‌ها پیش اون رو ازش ندیده بودن... جونگکوک اغلب اوقات در کنار امگاش بود و وقت گذروندن با اون رو دوست داشت. آلفا همیشه ازش درخواست میکرد تا اجازه بده حتی تو چیزای کوچیکی مثل حمل سبد خرید کمکش کنه و تمام این‌ها قلب جیمین گرم میکرد. همسرش دقیقا اون چیزی شده بود که مدت‌ها آرزوش رو داشت. اون واقعا تغییر کرده بود و هیچ دوگانگی بین حرف و عملش دیده نمیشد. از همه مهمتر اینکه جونگکوک دوستش داشت و این برای جیمینی که گذشته آلفا رو میدونست، ارزشمند و بی‌نظیر بود.  

تغییرات فقط شامل رفتار جونگکوک نبود و حتی روابط و سیاست‌های پک هم دستخوش این مورد شده بود.

یونگی و بعضی از آلفاهایی که به عنوان اعضای شورای پک مین منصوب شده بودن، قدم‌های مهمی برای احترام و عذرخواهی از پک جئون برداشتن. اون‌ها هدایای مختلفی برای جئون‌ها فرستاده و حتی پیشنهاد غرامت مالی داده بودن. اما جونگکوک بعد از مشورت با جیمین کاملا مخالفتش بابت این مسئله رو اعلام کرد. اگر جیمین از پک مین ناراضی بود و رفتار زشتی از اون‌ها میدید، جونگکوک بلافاصله تمام روابطش رو قطع میکرد. اما امگا کاملا اون‌ها رو پذیرفته بود و معتقد بود یونگی آدم خوبی به نظر میرسه. آلفا فردی مهربون و بااراده بود و هروقت جونگکوک و جیمین رو میدید به احترام کاملا کمر خم میکرد.  

البته دلیل دیگه‌ای هم وجود داشت که امگا، یونگی رو آدم خوبی میدید و اون علاقه خاص آلفا به بهترین دوست جیمین بود.

تهیونگ بامزه‌ترین و مهربونترین گرگی بود که جیمین تا به حال تو عمرش دیده بود. اون از علاقه به آلفاها و افرادی که میتونستن جفتش باشن گذشته بود تا بتونه به بهترین شکل در خدمت جیمین باشه. با این حال سرامگا متوجه نگاه‌های فراتر از کنجکاوی دوستش، روی سرآلفای جدید پک مین شده بود. تهیونگ هر بار زمان برخورد با یونگی سرخ میشد و این از چشم‌های تیزبین جیمین دور نمونده بود. و در پاسخ، آلفا هم نگاه پرتحسینی روانه دوستش میکرد. اون‌ها به ندرت باهم حرف میزدن چون موضوعی برای باز کردن سر صحبت باهم نداشتن اما در اون بین جیمین تصمیم گرفته بود این ماموریت رو به عهده بگیره. امگا این کار رو با برگزاری جلسه با یونگی، اون هم درست زمانی که تهیونگ همراهش بود، شروع کرد. حتی وانمود کرد خسته‌ست و پیشنهاد داد دوستش اسناد رو از آلفا بگیره و اون‌ها رو همراه باهاش رونویسی کنه. شاید این کار میتونست جرقه‌های ارتباط عاطفی بینشون رو بزنه. تهیونگ لایق تمام خوشبختی دنیا بود و جیمین قلبا امیدوار بود یونگی بتونه همراه خوبی براش باشه. 
گفتگوها بین پک مین و جئون به طرز شگفت‌انگیزی خوب پیش میرفت. پک مین تلاشش رو برای جبران گذشته انجام داده و تمام شرط و شروط پک جئون رو پذیرفته بود. اون‌ها حتی یک تکه از قلمروشون که نزدیک مرز پک جئون بود رو به عنوان پیشکش پیشنهاد داده بودن.‌ این کمال صداقت اون‌ها رو نشون میداد چون مرزهای یک قبیله به اندازه حیثیتشون ارزشمند بود. 

𝐁𝐨𝐮𝐧𝐝 𝐁𝐲 𝐅𝐚𝐭𝐞Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang