_پایان فلش بک_+خرس؟ تو حق نداری به جیم بگی خرس! اون فقط و فقط خرس منه! و هی! کجا داری منو با خودت میبری؟ ولم کن!! بزار برم پیش جیمـ..
صداش با کوبیده شدن لبهای تهیونگ روی لبهاش قطع شد.
با تعجب و چشمای گشاد به اخمای مرد و لبهاش که به خشنترین حالت ممکن میبوسیدنش نگاه کرد و به عقب هلش داد.
+عوضی! تو حق نداری منو ببـ..و این بار هم جملهش با بوسهی خشنی که تهیونگ از سر گرفت توی گلوش ماسید.
هر چقدر با مشتاش به سینهی مرد ضربه میزد اون بوسهشون رو عمیقتر و خشنتر میکرد و باعث میشد که دست از تقلا برداره.
لحظاتی بعد وقتی بوسهشون به پایان رسید تهیونگ دستش رو نوازش وار پشت گردن جونگکوک کشید و لبخند کج و ملایمی زد.
-تو فقط حق داری مال من باشی و منم فقط حق دارم مال تو باشم پس دیگه این حرفو تکرار نکن تولهگونههای جونگکوک بخاطر کلمهی "توله" و لحن مرد سرخ شدن و سرش رو با حرص و کلافگی پایین انداخت.
+ایش مرتیکهی عوضیتهیونگ خندهی دلنشینی کرد و حین حرکت کردن به سمت یخچال بحث جدیدی شروع کرد.
-اون خرس به نظر ناراحت میومد..چرا به نظرت؟
صدایی به معنای تفکر در آورد و ادامه داد:
-شاید بخاطر اینکه آقا خرگوشیش بهش محل نداده!جونگکوک سر جاش خشک شد و با شوک به گوشهای از دیوار نگاه کرد.
وقتی تصویر صورت جیمین لحظاتی قبل از رفتنشون به ذهنش اومد هینی کشید و دستاشو روی دهانش گذاشت.+وای نکنه واقعا ناراحت شده باشه.. اما من که بهش بی محلی نکردم.. تازه میخواستم شروع به حرف زدن بکنم که..
چشماش از عصبانیت گرد شدن و به سمت تهیونگ خبیث خیز برداشت.
+که توی عوضی آشغال دست منو گرفتی و دنبال خودت کشیدییی!!!تقریبا روی کولش پریده بود و داشت از پشت به کمرش مشتهای محکمی میزد.. البته این چیزی بود که خودش فکر میکرد چون مشتاش فقط باعث قلقلک تهیونگ میشدن!
-واو واو واو! تند نرو خرگوشک! آخه این انصافه که این روباه بدبخت این همه بهت احترام بزاره و دوستت داشته باشه و در آخر همچین جوابی از سمت خرگوشش بگیره؟
دهان جونگکوک از شوک باز موند و مثل ماهی باز و بسته میشد.
+ت..تو چی گفتی؟..تهیونگ خندهای بخاطر قیافهی کیوت پسر کرد و بوسهی آبداری روی لبهای بازش گذاشت و سریع عقب کشید.
-درسته! من خیلی وقته که دوستت دارم! میشه گفت از اولین باری که پامو توی دبیرستان برادرم گذاشتم و با یه خرگوش کیوت با عینک مطالعهی بزرگ و گردش مواجه شدم که روی ردیف آخر غذاخوری نشسته و داره همینطور که هویجشو گاز میزنه کتاب میخونه
![](https://img.wattpad.com/cover/313902485-288-k462594.jpg)
YOU ARE READING
Vkook || Kookv oneshots ⁺¹⁸
Teen Fictionوانشات ها و چندشاتی ها از کاپل ویکوک/ کوکوی⁺¹⁸ نکته: این بوک تکمیل شده نیست و هر چند وقت یکبار یه وانشات/چندشاتی به پارتهاش اضافه میشه💜 ^onshots, minibooks, AUs, fictwitts and scenarios^ Writers: Windy: @thv_jk_vk Winter: @neyunv Start: 21.6.2022