این قسمت : مهمون ویژه
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
راننده ی ماشین یعنی آجوشی که از همین الان به غلط کردن افتاده بود دنبال راهی برای جبران میگشت .
آجوشی حاضر شد که بره بیرون و ماشین مقابل رو چک کنه
باید میفهمیدن سرنشین ماشین مقابل چه کسانی هستن و بعد با اورژانس تماس بگیرنراننده ون از ماشین خارج شد و کمی جلو رفت
همه میتونستن ببیننش که با اضطراب قدم برمیداشتانگار در راه مرگش قدم بر میداشت و میخواست راه به پایان نرسه ...
تهیونگ چنگی تو موهاش انداخت و از روی کلافگیش نچی کرد
- حس میکنم روح از تنم خارج شده
جونگکوک ایستاد و شروع کرد به صحبت کردن
- حالا اگر خیلی آسیب دیده باشه آجوشی مجبوره خسارت زیادی رو بپردازه
جیمین لب برچید
+ میتونم قسم بخورم که اگر کسی آسیب جدی دیده باشه هممون باید خسارت بدیم جونگکوکا
نامجون تمام مدت آجوشی رو زیر نظر داشت و منتظر خبری از سمت اون بود
اما داشت میدید که آجوشی باقی راه رو با سرعت بیشتری به سمت ماشین چپه شده رفت انگار وضعیت آشفته تر از اونی بود که فکرشو میکردن.آجوشی رو زمین نشست و به طلاتم افتاد تا راننده رو از تو ماشین بیرون بکشه
سوکجین به مراتب حرف بقیه رو قطع رو کرد که توجهشونو سمت اون ها جلب کنه
- باید کمک کنیم اون به تنهایی نمیتونه کاری کنه
نامجون کلاه و ماسکشو از رو صندلیش برداشت
- بهتره اول من برم اگر کمک نیاز بود اشاره میدم که یکی دیگه هم بیاد
ازاونجایی که نگرانی کل وجود نیکول رو پر کرده بود پس جلو رفت و گفت
+ اگر یهو مردم سرو کلشون پیدا شه چی ؟
- خیابون خلوته نیکول شی لطفا تحت هیچ شرایطی از ماشین خارج نشو اگر دوربین های مداربسته این اطراف بتونن چیزی رو ضبط کنن اصلا خوب نیست که تو این وقت شب با ما دیده بشی
نیکول به سرعت سر تکون داد و نامجون رو راهی کرد
طولی نکشید که نامجون به آجوشی پیوست
حالا متوجه شد که تعداد سرنشین ها فقط یه نفر بود و اون یک زن بودآجوشی بهش کمک کرده بود که بالا تنه اش رو از ماشین در بیاره اما انگار دوتا پاهاش بین فضای لِه شده فرمون با کف ماشین ، گیر کرده بود
- میتونم کمک کنم . آجوشی دست هاشونو بگیر
دست به کار شد و با کمک راننده ی پیرشون اون زن رو از ماشین بیرون کشیدند هرچند اون زن هم با وجود عذاب و درد پاش داشت برای همکاری تقلا میکرد ، پاش بد جوری آسیب دیده بود
YOU ARE READING
تناسخ | Jungkook
Fanfiction🔞این فیکشن به افراد زیر سن قانونی پیشنهاد نمیشود🔞 از نظر من تناسخ فقط این نیست که تو بمیری و به عنوان فرد جدیدی متولد بشی . همین که هویت قبلی تو نابود بشه و به عنوان فرد دیگه ای شروع به زندگی کنی نشونه ای از تناسخ بدون مرگه . هویت و روح تو مردن...