این قسمت : سیاهچاله شیدایی
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
در ماشین رو برای جئون باز کرد
با سر گیجهش تو ماشین نشست
سوریون هم نشست و بعد از روشن کردن ماشین اون رو به حرکت در آوردترجیح داد تو سکوت به خونه ی جونگکوک برسن و حرف اضافه ای زده نشه
حالا قبل از اینکه از پارکینگ در بیاد به جونگکوک میگه
- باید بهم آدرس بدی ! من نمیدونم کجا زندگی میکنی
درحالی که با جزئیات کامل میدونست خونه ی این مرد کجاست
ولی نباید فراموش میکرد که لو دادنش گند میزنه تو همه چیز .- من اونقدری مست نیستم که تو منو برسونی خونه سوریون !
ماشینش رو از پارکینگ بیرون آورد
وقتی این جمله رو به سوریون میگه منظورش اینه که هنوز دیر نشده و ما میتونیم دوباره برگردیم به مهمونی
در ثورتی که اون واقعا مسته و داره لج بازی میکنه
اما از نظر سوریون دیگه خیلی دیر شده بود+ اگر درخواست هیونگات رو قبول کردم به خاطر اینه که خودمم میخواستم برگردم خونه
جونگکوک چشم هاش رو هم گذاشت و فقط سکوت کرد
سوریون هم یکم دیگه ماشین رو روند تا جونگکوک بهش آدرس بده
حدودا بعد از بیست دقیقه یا شایدم کمتر به خونه ی این مرد رسیدنسوریون ماشین رو بیرون از خونه پارک میکنه
وقتی مطمئن میشه کل اون منطقه خلوته ، از ماشین پیاده میشه تا جونگکوک رو تا خونهاش همراهی کنه
جونگکوک پیاده شد به همراهش سوریون هم پیاده میشه و در ماشین رو قفل میکنه ، پشت سر جونگکوک راه میافته به سمت خونه اشجئون جونگکوک سوریون رو سوالی تماشا کرد
نگاهش داشت سوال میپرسید " چرا داری دنبالم میای ؟ "
سوریون هم با نگاه حق به جانبی خودشو توجیح کرد+ جانگ هوسوک تاکید کرد که مطمئن شم رسیدی خونه پس اونطوری نگام نکن
چون اگر این مردو همین طور ولش میکرد ممکن بود سر از ناکجاآباد در بیاره
در هر صورت اون جئون جونگکوکه
اگر یه لحظه ازش غافل شی هرکاری ازش سر میزنه
همچنین اعتراض سوریون هم موجب شد چیزی نگه و ادامه ی راه رو باهم برن تا به خونه برسنیکم راه رفتن و حیاط رو رد کردن به جلوی در ورودی که رسیدن جونگکوک با اخم پرسید
YOU ARE READING
تناسخ | Jungkook
Fanfiction🔞این فیکشن به افراد زیر سن قانونی پیشنهاد نمیشود🔞 از نظر من تناسخ فقط این نیست که تو بمیری و به عنوان فرد جدیدی متولد بشی . همین که هویت قبلی تو نابود بشه و به عنوان فرد دیگه ای شروع به زندگی کنی نشونه ای از تناسخ بدون مرگه . هویت و روح تو مردن...