این قسمت : لباسزیر
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
~ دوشنبه 25 جولای 2024 ~
از لحظه ای که پاشو گذاشته تو کمپانی ، همه با چشم های قلبی و علاقهمندی نگاهش میکنن
باهم پچ پچ میکنن و میخندننانگار کارکنان این کمپانی امروز زده به سرشون
سوریون که تغییر خاصی نکرده بود
تیپ کاری داشت حتی صورتش هم آرایش خاصی نداشت !
اینکه چه اتفاقی اینجا افتاده و خبرنداره شدیدا میره رو عصابش چون حالا نمیتونه چیزی رو پیشبینی کنه ...سری به تاسف تکون دادو تند راه رفت تا برسه اتاق جلسه
امروز یکی دیگه از روز هایی بود با بی تی اس جلسه داشت
همچنین اونا تو این هفته شدیدا وقت کم دارن و باید برای اجرای مراسم جدیدشون حسابی تمرین کنناجرای مراسم دقیقا یک روز بعد از رفتن نیکول عه یعنی 28ام همین ماه و سوریون بعید میدونست که حتی بتونن برای آخرین بار نیکول رو ببینن و بدرقه اش کنن .
قبل از اینکه وارد اتاق شه در زد و اجازه خواست
با یه فایل و پوشه ی کاری تو دستش وارد اتاق شدمردا داشتن بحث جالبی رو پیش میبردن اگر چه که یانگ سوریون دخالتی نکرد و گوش کرد
جیمین - الان دیگه همه میخوان عشقشون مثل رومئو و ژولیت باشه ولی چون همچین رابطه هایی پیدا نمیشه خیلی راحت رابطشونو تمام میکنن
جونگکوک در جواب حرف قانع کننده ای زد
طوری که سوریون هم باهاش موافق شد- کسی که کتاب رومئو ژلیت رو کامل خونده باشه میدونه که اون دو نفر در نهایت بهم نرسیدن و عشقشون ۶ قربانی داشت !
تهیونگ اولین کسی بود که از بحث طولانی مدتشون خارج شد و به یانگ سوریون سلام داد
کم کم همه بحثشونو به پایان رسوندن و با سوریون هم صحبت شدن
قبل از شروع جلسه فقط احوال پرسی داشتن و کمی صحبت کردن
سوکجین لبخند شادی زد و یانگ رو از نگاهای عجیب دیگران در طول این روز مطلع کرد- سوریون شی شما تقریبا یکی دو هفته است که وارد کمپانی ما شدید اما حسابی مرکز توجه قرار گرفتید
+ اوه چطور ؟
- اخبار رو چک نمیکنید ؟ از وقتی خبر همکاریتون با ما پخش شده خیلی محبوب شدید ، حتی بین آیدول های کمپانی هم توجه زیادی جلب کردید
جونگکوک به سوریون نگاه کرد که با لبخندی بزرگ سرشو پایین انداخته و داره تلاش میکنه خجالتشو پنهان کنه
+ من فقط جلسه هام رو برگذار میکنم و به کارم میرسم ! نمیدونم چی باید بگم
جیمین پیش دستی کرد و قبل از جین جواب داد
YOU ARE READING
تناسخ | Jungkook
Fanfiction🔞این فیکشن به افراد زیر سن قانونی پیشنهاد نمیشود🔞 از نظر من تناسخ فقط این نیست که تو بمیری و به عنوان فرد جدیدی متولد بشی . همین که هویت قبلی تو نابود بشه و به عنوان فرد دیگه ای شروع به زندگی کنی نشونه ای از تناسخ بدون مرگه . هویت و روح تو مردن...