این قسمت : شامِ خداحافظی
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
لوکیشنی که نیکول براشون انتخاب کرد جای خیلی با صفا و صمیمانه بود
البته که یه رستوران شیک هم بود .برای اینکه بتونن با خیالی آسوده وقت بگذرونن این اینجا رو رزور کرد
از قرار معلوم همه هم اومده بودن به غیر از یانگ سوریون شی
طبق معمول کسی که اسمش سر زبون هاست- من فکر میکنم اصلا با ما حال نمیکنه
نیکول نظریه جیهوپ رو رد کرد
- من اینطور فکر نمیکنم اون زن خوبیه فقط نمیتونه خیلی راحت با همه صمیمی شه
جیمین با لبخند دندون نما گفت
- درسته همه نمیتونن مثل تو باشن
نیکول از لبخند جیمین خندش گرفت
یکم صحبت کردن و تو این تایم جونگکوک و بقیه کاملا ساکت بودن- درسته اون تازه یکی دو هفته است با ما قرار داد بسته و بین کارمندای کمپانی هم محبوب شده ! طوری که میگن اگر آیدول شه خیلی موفق میشه یا من ازش میخوام فتوکارت هامو امضا کنه یا چیزای عجیب مثل این ...
نیکول باز هم خندید چون حق با جیهوپ بود
اومد چیزی بگه که در بزرگ رستوران باز شد
و اونا میتونستن یانگ سوریون رو ببینن که بلاخره اومده بودجوری با نزدیک شدنش و از راه رسیدنش همگی براش بلند شدن انگار چندین ساله منتظرن تا بیاد !
زن کفش پاشنه بلندی به پا داشت که به قدش اضاف میکرد
مثل همیشه شلوار مشکی راسته
اما کتش فرق داشت روی کت کوتاهش اکلیل کار وجود داشت با حرکتش اونا براق میشدن و تو نور کاملا درخشان بود
زیر کت یه کراپ جذب به تن داشت که روش نگین قیمتی کار شده بود ؛ زیبایی کمر و بدنش رو دو چندان میکرد
همچنین مدل موهاش تغییر نکرده بود
همون طور لخت و صاف بودبا همه دست داد و همراه لبخندش سر جاش نشست
این کار خاصی نکرده بود فقط استایلش رسمی تر شده بود همین !
بنگتن داشتن خیلی عادی و صمیمانه برخورد میخوردن و انگار نه انگار که آدمای معروفی هستن !
اصلا خودخواهو مغرور نبودن که حس برتری داشته باشن و ...زن دقیقا سمت چپش جونگکوک و سمت راستش جیمین نشسته بود
صندلی ها فاصله ی زیادی از هم نداشتن و همه میتونستن بوی ادکلن بغلدستشون رو هم حس کننهمون طور فضای داخل رستوران حسابی گرم بود پس به در آوردن کت سوریون منجر شد
با مقدمات و مشورت کردن ، تصمیم گرفتن بعد از شام نوشیدنی بنوشن
حتی سوریون هم مخالفتی ایجاد نکرداینجا و بیرون از محل کارش مثل سنگ برخورد نمیکرد اما نمیزاشت ابهتش هم از بین بره
اون بین مردا زیادی محبوب بود و اگر یکم جلف بازی در میاورد از چشم میوفتاد پس حواسش به همه چی بود !
YOU ARE READING
تناسخ | Jungkook
Fanfiction🔞این فیکشن به افراد زیر سن قانونی پیشنهاد نمیشود🔞 از نظر من تناسخ فقط این نیست که تو بمیری و به عنوان فرد جدیدی متولد بشی . همین که هویت قبلی تو نابود بشه و به عنوان فرد دیگه ای شروع به زندگی کنی نشونه ای از تناسخ بدون مرگه . هویت و روح تو مردن...