𝕱𝖆𝖈𝖙𝖘

227 35 22
                                    

احساس واقعی هانمین به جونمیون چی بود؟
هدف هانمین برای نگه داشتن جونمیون کنارش این بود تا کاملا بخواد ازش استفاده کنه، فکر می‌کرد با این کار میتونه هانول رو تو زندگی بعدش عذاب بده.
دوستش نداشت؛ در واقع جونمیون برای هانمین فقط یه وسیله برای نیازش بود.
گرچه اتفاقی بینشون نمی‌افتاد اما به هرحال این دید رو نسبت به پسر داشت.
یک جای داستان جونمیون مقابل هانمین خودکشی کرد و هانمین جلوش رو گرفت
درواقع هانمین میخواست اگه روزی جونمیون بمیره کسی که جونش رو میگیره کریس باشه( پلنش از اول همین بود)
همه این کار هارو می‌کرد تا حس حقارت و کم ارزشی رو به جونمیون بده.
اگه به اوایل رابطه کریسهو برگردیم میتونیم ببینیم که جونمیون چقدر از اینکه کریس دوستش داره مردده.
همه اینا بخاطر کاریه که هانمین باهاش کرده
جونمیون رو برای خودش، کم ارزش کرده.این حس ادامه داشت... تا وقتی جونمیون واقعا عشق کریس رو باور کرد.

پدر جونمیون بیماری قلبی داشت و این ارث به جونمیون هم رسید، به همین خاطر قلبش مواقع پر هیجان واسترس زا نرمال نبود و حالش بد می‌شد.

خواهر جونمیون تحت درمانه، هانمین از جونمیون دورش کرده بود اما بعد مرگش جونمیون سوهی رو داخل سئول برگردوند تا کنارش باشه

سهون جونمیون و کای، دوستیشون صمیمی و عمیق بود.
اما سهون وقتی به پدرش شک میکنه که این کارارو برای عذاب دادن جونمیون می‌کنه تهدیدش میکنه که همه چی رو میگه اما هانمین با دست گذاشتن روی جونمیون و مثل همیشه تهدیدش، سهون رو مجبور میکنه از جونمیون فاصله بگیره
همین شروع راه سهون بود و ورودش به اداره پلیس و درس خوندنش

امتیاز دستگاه اینجوری بود که وقتی بصورت انحصاری برای یکی می‌شد اعتبار اون طرف بیشتر می‌شد و اگه به صادرات هم می‌رسید شهرت صاحب دستگاه جهانی‌ می‌شد
این دلیلی بود که اوایل کریس و هانول دنبالش بودن و حالا امتیاز به دوتاشون واگذار شد
هم کریس و هم جونمیون

جونمیون‌ مجبور شد بخش زیاد سهامش رو برای خسارت به خانواده‌های قربانی بده
( تستر هایی مثل داداش کیونگسو)

کارخونه کریس دوباره سرپا شد و اینبار بهتر از قبل شروع به کار کرد.

تیمسار به کریس پیشنهاد کاندید شدن برای شهردار رو میده
( اینکه قبول میکنه یا نه رو نمیدونم)

ناجیِ این فیک جونمیون و دشمن کریس( تحلیل اسم فیک)

بعد از تموم شدن ماجرا لوهان که ترکیبات شیمیایی شرکت هانمین رو می‌ساخت مجازات شد و محکوم شد به حبس یکساله

لئو، و تمام کسایی که با هانمین بودن دستگیر شدن.

و درآخر
عشق و عاشقی کریسهوی این داستان خیلی عمیقه🥲
خب
و بالاخره بعد یک سال و خورده ای انمی تموم شد
نمیدونم روند داستان رو دوست داشتید یا نه
یه جاهایی حس میکردم دارم پسرفت میکنم
اما به هرحال، با همه خوب و بديش تموم شد:)
ممنونم که کنارم بودید و حمایتم کردید❤

Enemy Of The Savior/دشمن ناجیWhere stories live. Discover now