+اون برا وقتی بود که نزاری اون درد رو تحمل کنم نه وقتی که خودت دست و پامو نگه داری
_تو اصلا نفهمیدی کی امپول رو زد ، یعنی الان نه درد کشیدی و درد قبلتم از بین رفته
جیسونگ اروم خندید و چیزی نگفت
وقتی به خوابگاه رسیدن چان کلافه خونه رو راه میرفت و استف ها داشتن با بچه ها حرف میزدن
_اتفاقی افتاده
با صدای مینهو همه سرشون رو بلند کرد و چان با قدم های بلند و جدی سمتش امد
*چرا هرچی زنگ میزنم جواب نمیدی
مینهو نگاهش رو به گوشیش داد
_سرم شلوغ بود نديدم
*اره دیدم شلوغی سرت رو
مینهو متعجب به چان که گوشی رو سمتش گرفته بود نگاه کرد
*مینهو یادت رفته معروفی ، معروفی یعنی همیشه باید مواظب رفتارتون باشین ، ما باید این ویدیو ها و عکس هارو چجوری توضیح بدیم؟
یکی از استف ها بلند شد و سمت هان رفت
$جیسونگ بهتره با یکی از پسرا برای عکس برداری بری که توجه ها از این ویدیو ها به عکسات جلب بشه ، باید یه مقدار مومنت با یکی دیگه از پسرا بدیم، راستی چرا بیمارستان بودین؟
جیسونگ و مینهو نگاهی به هم انداختن و بعد به استف و بچه ها که منتظرشون بودن
_یه تب کوچیک بود رفع شد ، اثری از مریضی نبود
&چرا امپول زدی؟
+تب بر و جلوگیری از مریضی
استف سری تکون داد و رو به مینهو بقیه توضیحات رو داد
$بهتره دیگه زیاد با جیسونگ مومنت ندید و کمپانی تصمیم گرفته مینهو مقداری استراحت کنه که دفعه بعد بهتر تصمیم بگیره
+چی؟
$این بهترین کاره جیسونگ ، مینهو برای کمپانی دردسر درست کرده و برای امنیت بیشتر هم هست
+یعنی چی ، یعنی اگر دیدیم یکی از دوستامون داره جون میده منتظر دستور استف بمونیم؟مسخرست ، کسی که دردسر درست کرده منم که با موی خیس خوابیدم اونوقت مینهو تعلیق میشه اونوقت من باید برای عکس برداری برم؟
_جیسونگ اروم باش
جیسونگ با عصبانیت کاپلنش رو روی مبل انداخت و تو صورت استف با لحن عصبی گفت
+عکس برداری رو نمیرم ،اگر هم برم با مینهو میرم، مومنت دادیم چیزیه که همیشه میدیم و شما ازش سود میبرین ، الانم بعد از عکس برداری سود بیشتری میبرین اول مومنت دادیم بعدم که عکس برداریمون دو نفرست براتون عالی میشه
و سمت اتاقش رفت
استف به مینهو چشم غره ای رفت
$خودت راضیش میکنی یا جای تو اون تعلیق میشه
مینهو سمت اتاق جیسونگ رفت و در رو باز کرد
_جیسونگ کوتاه بیا ، یه ماه دو ماه چیزی نیست
+چیزی نیست؟!مینهو دو ماهههه
_تعلیق شدن تو بدتره
جیسونگ سمت مینهو رفت و توی یه قدیمیش وایساد و صدای رو به پایین ترین حد ممکن رسوند
+ما باهم خوابیدیم مینهو ، باهم، این اتفاق کار دوتامون بود ، تو به من تجاوز نکردی که بگیم تقصیر تو بود، تازه بخوایم کلی بگیریم کسی که شروع کرد من بودم ،یا باهم تعلیق میشیم یا تعلیق نمیشیم
مینهو دیگه نتونست چیزی بگه فقط اروم خم شد و لبای جیسونگ رو نرم بوسید
+گوشیت شارژ داره؟
_اوهوم
+بیا ببینیم چی گرفتن ازمون
مینهو خندید و وارد توییتر شد و با عکس هاشون مواجه شد
عکس اول جیسونگ توی بغل مینهو
عکس دوم جیسونگ رو پای مینهو
عکس سوم جیسونگ رو زمین نشسته و مینهو با خنده داره میکشتش
جیسونگ خندید و عکس رو ذخیره کرد و برای خودش ارسال کرد
+میخوام بزارم بکگراندم
مینهو خندید و عکس رو روی بکگراندش گذاشت
_ست شیم
برنامه بعدی تیک تاک بود که ازشون کلی فیلم بود
کلکلاشون سر امپول
توی راهروی بیمارستان
توی ماشین
YOU ARE READING
Dare Or Truth
Fanfictionاگر یه روزی توی یه بازی مجبور بشین شخصی که همیشه روش کراش داشتین رو ببوسید به نظرتون بعدش قراره چه اتفاقی بیوفته؟ یا اگر مجبور شین خودتون یه بازی رو شروع کنید با کسی که دوستش دارین ولی نمیدونید دوستتون داره کاپل های اصلی : مینسونگ و هیونلیکس کاپل ف...