part 12

237 26 0
                                    

اروم سمت مینهو که اماده شده داشت با سه گربه خوشگلش بازی میکرد رفت و از پشت دستش رو دور مینهو حلقه کرد و سرش رو روی شونش گذاشت
_واوو دیدن ۴ تا گربه کیوت همزمان فکر نکنم برای هرکسی پیش بیاد ، باید از این فرصت استفاده کنم و با یکیشون بازی کنم مگه نه؟
و بوسه عمیقی پشت گردن مینهو گذاشت
مینهو در یه حرکت سریع دست جیسونگ رو گرفت و توی بغلش نشوندش
+بازی با این گربه پررو بودن میخواد ، چون اگر بازی رو باهاش شروع کنی گربه تا تهش میره اونوقت اگر چند تا مزاحم سر و کلشون پیدا بشه گربه کارشو میکنه ، حالا خود دانی ، میخوای بازی کنی؟
جیسونگ اروم تو چشمای مینهو خیره شد
اون چشما قدرت عقلش رو ازش میگرفتن و این اثرش شد نشستن لباش رو اون پاستیل های نرم صورتی
دست مینهو اروم روی کمرش حرکت میکرد و با فشار های ریز جیسونگ رو به خودش نزدیک تر میکرد و تشنه تر میشد برای اون پسر عسلی
پاهاش رو دور کمر مینهو حلقه کرد و دستش رو توی اون موهای ابریشمی فرو کرد و به بوسشون شدت داد
با صدای افتادن چیزی اتصال لباشون قطع شد و نگاهشون سمت چانگبین که کلید از دستش افتاده بود و سه پسر مبهوت کنارش کشیده شد
+خب از پررو بودنت استفاده کن چاگیا
____
چند دقیقه بود که دو پسر برا همه توضیح داده بودن و در جریان گذاشته بودنشون
جونگین_خدایااا چرا من؟ چرا هرچی صحنست من باید ببینم؟
+جونگینا هیونگات بهت یاد ندن کی بهت یاد بده؟ حالا یه جوری میگی انگار چندبار از این صحنه ها از ما دیدی
جونگین نگاهش رو به هیونجین که خیره به فلیکس بود و چانمین انداخت گفت
_زیاد دیدم هیونگ
چان اروم سرش رو سمت پسرها برگردوند و گفت
_من وقتی با سونگمین رفتم تو رابطه به همتون گفتم تازه بعدش به استی گفتم، توقع داشتم انقدر به هم نزدیک باشیم که بهم بگین بتونم حداقل رابطتون رو حفظ کنم
جیسونگ_ هیونگ میخواستیم بگیم ولی هعی مشکل پیش امد نشد
سونگمین بلند شد و جیسونگ رو محکم بغل کرد و تبریک گفت و به تبعیت از سونگمین بقیه هم همین کارو کردن
فلیکس نگاهش رو به هیونجین داد
اونم دلش میخواست جای جیسونگ و مینهو باشن ولی لجبازیشون نمیزاشت

Dare Or TruthWhere stories live. Discover now