از قصد "دوستپسرم" رو غلیظ تلفظ کرد و با ابروهای بالا رفته به جیمین نگاه کرد ، جیمین سعی کرد شلوارکش رو کمی پایین تر بکشه که باعث پوزخند جیسونگ شد و دستپاچه اب دهنش رو قورت داد و با لحن دوستانه ای جواب جیسونگ رو داد
+اره اره ، خوش امدی، بیاین تو
و از جلوی در کنار رفت
هر چهار پسر وارد خونه شدن و از وضعیت خونه متعجب موندن ، این وضعیت خونه از جیمین بعید بود
شیشه های ویسکی روی میز وسط حال و لباس های مینهو روی مبل و طرز لباس پوشیدن جیمین و همچنین حرف مینهو باعث عصبانیت جیسونگ شده بود و خواست همون اول داد و بیداد راه بندازه که چان جلوش وایساد
*جیسونگ خواهش میکنم اول اروم شو
هیونجین اروم کنار گوش جیمین صحبت کرد
×ببخشید اینا کار منه، من نمیدونستم جیسونگ داره گوش میده ، حالشم خیلی بد بود،از طرفی چان نگران بود ، خواستم از نگرانی درش بیارم گفتم شاید خونه تو باشه، جیسونگم شنید و اصرار کرد که بیاد دنبالش
با ارمش لبخند زد و جواب هیونجین رو داد
+مشکلی نیست ، درک میکنم ، بهش گفتم برگرده خونه ولی گوش نکرد، البته مستیشم یکی دیگه از دلیلاش بود
جیسونگ کلافه سمت جیمین برگشت
_کجاست؟
جیمین با همون ارامش ساختگی دستش رو سمت مبل ها گرفت و ادامه داد
+امم ببخشید خونه کثیفه ، کار مینهو هستش ، لطفا بشینید من صداش کنم
جیسونگ ابرویی بالا انداخت و خودش رو روی مبل پرت کرد و منتظر به جیمین نگاه کرد
زیر نگاه های سنگین جیسونگ با قدم های اروم سمت اتاقش رفت و بعد از وارد شدن در رو پشت سرش بست و با دو سمت مینهو رفت و با شدت تکونش داد
+مینهو پاشو ، پاشو که اگر الان پا نشی جیسونگ به فاکت میده نه نه به فاکمون میده ، لعنتی پاشو من اهل bdsm نیستم
تکون های جیمین باعث بیدار شدنش شده بود ولی هنوز هم بخاطر مستی درک درستی از حرف های جیمین نداشت
+خاک تو سرت که هنوز نپریده پاشو برو زیر دوش پاشووو
و به زور مینهو رو زیر دوش برد و وقتی مطمین شد مستیش پریده قضیه رو براش تعریف کرد و یکی از لباس های خودش هم به مینهو داد تا سرما نخوره
بعد از عوض کردن لباس در رو باز کرد و بیرون رفت و جیمین هم پشت سرش مثل بچه ای که از دعوای مامانش میترسه و پشت باباش قایم شده حرکت کرد
_____________ده دقیقه ای بود که جیمین رفته بود که مینهو رو صدا کنه و این جیسونگ رو کلافه کرده بود مگه چقدر بیدار کردن یه ادم طول میکشه
بلند شد و شروع کرد طول خونه رو راه رفتن
&جیسونگ عزیزم اروم باش
_بیدار کردنش انقدر طول میکشه؟
سونگمین خواست حرفی بزنه که با صدای مینهو حرفش رو خورد و اینبار خطاب به چان با صدایی که فقط خودشون بشنوه حرف زد
$اگر جای مینهو تو بودی و من جای جیسونگ بودم مطمئن باش زنده نمیزاشتمت اگر تو همچین موقعیتی میدیدمت
جیسونگ نگاهش رو از موهای خیس و لباس تن دوست پسرش که مطعلق به پسر دیگه ای بود گرفت و به موهای نمدار جیمین و پاهای لختش داد
+باید با هم حرف بزنیم_منم اینطور فکر میکردم ، ولی تو حرفت رو توی لایو زدی و منظورت رو هم با کارت رسوندی ، پس نیازی نیست به خودت زحمت بدی
جیمین هول شده از تنش بین اونها
YOU ARE READING
Dare Or Truth
Fanfictionاگر یه روزی توی یه بازی مجبور بشین شخصی که همیشه روش کراش داشتین رو ببوسید به نظرتون بعدش قراره چه اتفاقی بیوفته؟ یا اگر مجبور شین خودتون یه بازی رو شروع کنید با کسی که دوستش دارین ولی نمیدونید دوستتون داره کاپل های اصلی : مینسونگ و هیونلیکس کاپل ف...