Ch21: The End

9.6K 1.2K 704
                                    

موزیک این پارت: Born To Die- Lana Del Rey

وقتی پشت سرشون، یکی از بادیگارد ها درحالی که بازوی دو یون رو گرفته بود و بی توجه به تقلاهاش به داخل خونه کشوندش، تهیونگ بالاخره صبرش سر اومد و مچشو تقریبا محکم از دست جونگ کوک بیرون کشید.

- کافیه. دستشو ول کن، همین الان.

بادیگارد تعلل کرد و به جونگ کوک نگاه کرد تا دستور آخرو بده و مرد بزرگتر هم با اخم سر تکون داد. بادیگارد دست دو یون رو رها کرد و دو یون سریع به سمت تهیونگ دوید و بهش چسبید و تقریبا پشتش قایم شد.
احتمالا به تهیونگ هم اعتماد نداشت ولی فقط ونو از بین این همه غریبه می شناخت.

- چیکار می کنی؟

جونگ کوک با صدای به طرز ترسناکی آرومی از تهیونگ پرسید و پسر کوچک تر آروم سرشو به چپ و راست تکون داد.

- باید صحبت کنیم جونگ کوک.

- خب صحبت کن.

تهیونگ از گوشه چشم اشاره ای به دو یون کرد و بعد خودش کاملا به سمت پسرک چرخید و توی چشم هاش نگاه کرد:

- دو یون، ازت یه چیزی می خوام. به نظرت می تونی انجامش بدی؟

دو یون به نظر حرفاشو نشنید، چون وحشت زده فقط پلک زد:

- هیونگ، اینجا کجاست؟ چرا... چرا اومدیم اینجا؟ پس آپا کجاست؟

تهیونگ دستاشو روی شونه های نحیف پسر گذاشت و سعی کرد تسلیش بده:

- به همه سوالات جواب می دم، قول. ولی یکم صبر کن، باشه؟ بهت قول می دم اینجا جات امنه.

- ولی...

- فقط ده دقیقه، باشه؟ ده دقیقه اینجا بمون و بعدش حرف می زنیم. لطفا.

دو یون با تردید و رنگی پریده نگاهش کرد، ولی سر انجام سر تکون داد و اجازه داد تهیونگ به سمت مبل های نشیمن ببره و بنشونتش.

- لطفا به یکی بگو براش یه چیز شیرین بیاره، هنوز ضعیفه.

آروم به جونگ کوک گفت و مرد بدون بحث به بادیگارد اشاره کرد تا به خدمتکار ها اطلاع بده.
تهیونگ لبخند بی جونی به دو یون زد:

- زود برمی گردم.

دو یون هیچی نگفت و به میز شیشه ای مقابلش خیره شد. تهیونگ لباشو به هم فشرد و با سر به جونگ کوک اشاره کرد تا دنبالش بیاد.

براش مهم نبود کجا میرن و با دیدن اولین دری که تقریبا مطمئن بود اتاق خدمه است وارد شد و خوشبختانه اتاق خالی بود.
جونگ کوک هم پشت سرش وارد شد و در رو بست.
بعد، دست به سینه به در تکیه زد و فقط به تهیونگ خیره شد.

تهیونگ که از ایستادن وسط اتاق لذت نمی برد انتخاب کرد روی تخت مرتب شده بشینه و آرنجاشو به زانوهاش تکیه بده. بعد از چند ثانیه سکوت، جونگ کوک نرم پرسید:

𝗠𝗿 𝗦𝘁𝗮𝗹𝗸𝗲𝗿 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕Where stories live. Discover now