14th Jump

274 36 7
                                    

کای یه آدم مرموزه...

توضیح کوتاه توی مغزم: ---

ترجمه: هیچی ازش نمی دونم... البته تقریبا...

اون مشکلات خانوادگی داره... عصبیه و ساکته...

اما، کای واقعا کیه؟ و کیم جونگ این کیه؟!!

جواب: -

داشت اون وسط میرقصید. انگار بیخیال دنیا و آدماش بود...

سبکش: فری استایل

و لباساش: شلوار جین تنگ و پیرهن مشکی... کفشاش برق میزد و جوراب پاش نبود...

آندره  و امی یه گوشه داشتن همو می بوسیدن... خوب میفهمیدم این آندره ی واقعی  نیست و مست کرده. دامن کوتاه صورتی امی دیگه نمی تونست ازون کوتاه تر باشه و  آندره... ازون مست تر نمی شد...

نتیجه گیری: سالمشون منم؟ هاها... آره خب من یه گوشه مثه انسان ها وایسادم!

اما قضیه این نیس.

اگه  اون راننده ی مست به مامان بابام نمی زد الان زنده بودن... پس من توی  زندگیم هیچ وقت لب به مشروب نمی زنم... مگر اینکه مجبور شم...

چند  دقیقه بعد آندره و امی ناپدید شده بودن و کای توی همون نور ها تنهایی داشت  می رقصید... هرچی همه جا رو گشتم خبری ازون دو نبود... خوب میدونم کجا  رفتن و برام مهم نیس، فقط دلم برای امی میسوزه که یه پسر که از یه چیز دیگه  ناراحته اینطوری ازش سو استفاده میکنه

Grand jetéWhere stories live. Discover now