sixth Jump

325 32 0
                                    

سوفی: کجایی دختر!! آلمانیا که خیلی آن تایمن

نفس نفس میزدم: ببخشید راستش سر راه یادم اومد یه چیزیو جا گذاشتم مجبور شدم برگردم. کلید گیر آوردین؟

لامی با شادی گفت: آره امی کلید رو میاره

کارولین: امروز قراره یه جایی از مدرسه رو که تاحالا ندیدی ببینی

لیلین: جدی؟ کجا؟ فکر میکردم همه جا رو یه بار رفتم

آملی: تا حالا برات سوال نشده سالن ورزش پسرا کجاست؟

سرمو خاروندم: نه... بهش فکر نکرده بودم.

دخترا خندیدن. سوفی: بریم تو...

لیلین: امی کو؟

سوفی: چمیدونم لابد داخله.

از یه در پشتی وارد ساختمون مدرسه شدیم و توی راه رویی قدم گذاشتیم که کم و بیش تاریک بود.

با تعجب گفتم: اینجا دیگه کجاست؟

ته راه رو یه چراغ روشن بود: اینجا 12 تا اتاق تمرین داره... 12 تا!! باورت میشه

لیلین: خب چرا ازش استفاده نمی شه؟

کارولین: چون که اینجا داره تعمیر میشه و واسه همین فعلا بستست...

رو سرمو گرفتم: خراب نشه سرمون

دخترا خندیدن: نه بابا

آملی ادامه داد: دیوارا رنگ میخواد و کف سالن ها و آینه ها باید درست شه در همین حد...

لامیت: آره نگران نباش چیز خاصی نیس...

از جلوی دستشویی رد شدیم و حس کردم باید برم تو... انقد با تخم مرغم چایی خورده بودم که حسابی دستشوییم گرفته بود: من الان میام.

رفتم توی دستشویی

***

نویسنده POV

رسیدن به اتاق 7

سوفی: گفت 7؟

لامیت سرشو تکون داد: آره...

اما وقتی خواستن درو باز کنن قفل بود...

سوفی: هی اون کجاست؟ ینی نیومده؟ مگه قرار نبود با کلید اینجا باشه؟

آملی: خب منتظر شیم حتما تو راهه...

سوفی: تا میاد یکم از برنامه هامون بگم... خب ممکنه براتون عجیب باشه که چرا این مسابقه رو انقد جدی گرفتم... راستش تو دفتر اتفاقی شنیدم این مسابقه خیلی سرنوشت سازه

Grand jetéWhere stories live. Discover now