Seventh Jump

357 28 5
                                    

فردای اون روز ینی روز پنج شنبه بعد از یه روز بدون هیچ گونه ورزش وارد سالن غذاخوری شدم...

فکر میکردم همهمه و سر و صدا ها واسه شلوغیه اونجاست اما بعد از دایره ی بزرگی که تشکیل شده بود فهمیدم بازم دعوا شده...

جلو رفتم و سعی کردم بفهمم قضیه چیه

-: برو بابا، معلوم نیس از کدوم دهاتی پاشدی اومدی پاریس بعد واسه ما پرروییم میکنی...

صدای برخورد مشتش به صورت طرف فضا رو پر کرد...

آیش... بازم دوتا پسر دعواشون شده و همه جمع شدن... آخه من نمی دونم این چیزا چیش واسه مردم جالبه.

ازونجا دور شدم و بعد ازینکه یه سالاد و یه بشقاب سوپ قارچمو گرفتم نشستم روی یه میز خالی. خوش بختانه چون همه مشغول تماشای دعوا بودن همه جا خالی بود. امی رو دیدم که داره بدو بدو میاد طرف من. بعد ازینکه یکم نفس نفس زد گفت: آندره، آندره...

با تعجب نگاش کردم: چی میگی آیا؟

امی: آندره اومد اون دوتاره آشتی بده کتک خورد!

بیخیال نگاش کردم اما ته دلم یکمی نگرانش شدم: چی؟؟ آخه چرا...

امی بلندم کرد و باهم رفتیم جلو... آندره روی زمین نشسته بود و دماغش خون میومد... دخترا همه دورش جمع بود و یکی بهش دستمال میداد و اون یکی واسش گریه میکرد... هرکسی یه جور کمکش میکرد...

واو... اون واقعا باید معروف باشه.

برگشتم رو به امی که داشت با نگرانی آندره رو نگاه میکرد اما جلو نمی رفت...

لیلین: امی؟ واسه چی به من میگی این چیزارو... بیا برگردیم ناهار بخوریم.

دستشو گرفتم و به طرف میزی که نشسته بودیم رفتیم... هنوز نگران بود و دائم ناخوناشو میجوید

در کافه تریا محکم باز شد و به دیوارا خورد... نگاها به طرف در برگشت... کای... ینی خدایی کی جز اون میتونه باشه؟ میخواستم پاشم ازونجا برم بیرون. اصا دلم نمی خواست ریخت این از خود راضی رو ببینم... دزده عوضی به من میگه دزد. خوبه اون تخم مرغارو دزدید...

کای دستاش تو جیبش بود و موسیقی تو گوشش... درست اومد جلوی آندره وایساد: دیگه نبینم از سال پایینیا کتک بخوری...

آندره خندید... کای لبخندی زد که باعث شد جیغای کوتاه دخترا فضا رو پر کنه. بعد دستشو دراز کرد و کمک کرد آندره پاشه... قشنگ حس کردم اون عقبا 2 نفر واسش غش کردن. عـــــــــق

پس آندره و کای باهم دوستن. ازینکه امی رو نگران ببینم ناراحت میشدم واسه همین ازش یه چیزی پرسیدم تا فکرش ازین قضیه منحرف شه: امی؟ دیروز کجا بودی؟

Grand jetéWhere stories live. Discover now