وقتى خبر اين كه هرى استايلزو سارا مكدونالد قراره ازدواج كنن تو مونترالو نيومون پيچيد همه خوشحال شدند
همه بر اين باور بودن كه اين دو نفر واقعا بهم ميان
دكتر مكدونالد گفت:"بالاخره نامزد كردن،خدا خيرشون بده"
رو كرد و به كارا گفت:"يه زمانى فك ميكردم تو قراره با هرى ازدواج كنى"كارا لبخند زد و هيچى نگفت اما تو دلش خون بود.دلش ميخواست گريه كنه اما غرورش نميذاشت
به غير از خبر دردناك ازدواج خبراى خوبيم وجود داشت
مفهوم گل سرخ به موفقيت غير قابل تصورى رسيده بود
چاپ اول در همان هفته ى اول تموم شد
سه چاپ بعدى هم انجام شد
چاپ پنجم هم در هفته هشتم
خبر كتاب كل جهانو فرا گرفته بود
شاهكار رمان هاى كمدى
انقلابى در حيطه كتاب هاى كمدى
كتاب كارا به دوازده زبان مختلف ترجمه شد
موفقيتى بيش از حد
ناشر درخواست كتاب هاى بيشترى از كارا كرد
اما كارا فعلا دل و دماغ نوشتن نداشت
براى اولين بار زن دايي اليزابت پشيمون شد كه چرا خودش براى ازدواج اندرو و كارا پا پيش نذاشته بود
ناشر براى كارا يه چك صد هزاد دلارى تو سال ١٩٥٠ فرستاد.واقعا زياد بود خيلى خيلى زياد،اما فروش كتاب هم نجومى بود
توى پنج سال اينده ركورد فروش كتاب و نشر رو شكست.
زين هم براى اولين بار بعد اين همه سال نامه نوشت:"كارا كتابت واقعا عالى بود.شخصيت ها،شخصيت ها واقعا طبيعى ان،عاشق گرمى و لحن كتابت شدم"
نامه ها و نقد هاى مجله هاى مختلف به دست كارا ميرسيدند اما كارا براى خوندشون وقت نداشت.
YOU ARE READING
Climb
Romanceكارا ميدونه كه قراره نويسنده ي بزرگي بشه همچنين ميدونه كه خودشو عشق بچگيش هري استايلز باهم از پس موانع بر ميان.اما وقتي هري براي رسيدن ب هدفش كارا رو تنها گذاشت،دنياي كارا از هم پاشيد،رفتن هري باعث شد كارا راضي به ازدواج با مردي شود كه عاشقش نيست...