~قسمت بیستم~
چشـمهای یه آدم چقدر میتونه زیبا باشه در حالی که مملو از برق اشتیاق و پرستشه؟
من ناخودآگاه به جلوتر خم شدم و مردمکهای تیرهاش داشتند منو تو دنیای خودشون غرق میکردن، درست وقتی نفسهای گرمش به لبام خورد فهمیـدم صورتامون چقدر به هم نزدیکه.
سرمو عقب گرفتم و زمزمه کردم:
_ متـاسفـم، من فقط... دارم توی تلاشم برای برای نبوسیدنت به بن بست میخورم.
من محـو چشـماش شده بودم و وقتی میخواستم این کلمات رو تو ذهنم بهش بگم ناخواسته به زبون آوردمشون.
وقتی فهمیدم چی گفتم حس کردم صورتم داغ کرد و داشتم از خجالت آب میشدم.
من این قدر بخاطر حرف خودم سورپرایز شده بودم که تقریبا صداشو نشنیـدم وقتی گفت:
_ پـس مـنو ببـوس.
ولی من شنیدمش، انگار یکی داشت سرم داد میزد و بهم هشدار میداد "این کارو نکن، فرار کن، اینجا ویکندیله و هر عملی توی این موسسه عکسالعمل وحشتناکی رو به دنبال داره".
و از طرفی بدن و قلبم نمیتونست این هشدارها رو در نظر بگیره و وادارم میکردن به حرف جونگ کوک گوش کنم.
و من گزینه دوم رو انتخاب کردم.
ضربان قلبم مصرانه به تندی داشت شدت میگرفت و بهش نزدیکتر شدم.
افکارم که بیوقفه بهم هشدار میدادن منو میترسوندن و برای همین، فقط برای لحظه لبهامو روی لبهاش گذاشتم.
لمس گذرایی کافی بود تا زانوهامو سست کنه، لباش گرم و نرم بودن و من بیشتر میخواستم.
دستامو بردم سمت گردنش و خودمو روی پنجه پاهام بلندتر کردم.
پیشونیامون به هم برخورد کرد و جونگ کوک این بار یکم با اجبار بیشتری جلو اومد و با لبهاش لب پایینم رو محاصره کرد...
حتی این چند ثانیه هم توش پر از هوس بود و باعث شد هر دومون از نفس بیفتیم.
جونگ کوک دستشو بلند کرد و انگشتهاشو برد لای موهام و کش موم رو کشید و پرتش کرد جایی روی زمین و باعث شد موهام روی شونههام پخش بشه.
اون برای یه لحظه صورتشو عقب گرفت فقط بخاطر این که بگه:
_من اینجوری خیلی بیشتر دوست دارم.
و بعد به آرومی به بوسیدنم ادامه داد.
دستاش به سمت پهلوهام حرکت کرد و منو محکم بغل گرفت. سینههامون بخاطر نفسهامون به تندی بالا و پایین میرفت و یهو وقتی جونگ کوک بدنشو بهم پرس کرد، تمام دیوارهای ویکندیل کم کم از نظرم محو شدن.
STAI LEGGENDO
Psychotic | Persian Translation ( jungkook~jin)
Fanfiction"دوستش داشتم،نه بخاطر اینکه اون با فرشته های وجودم میرقصید,بخاطر اینکه آوردن اسمش شیطان های درونمو آروم میکرد" - Christopher Poindexter **** original Story Written By : @weyhey_harry *** این داستان ، بازگردانی شده !! ترجمه از #بث