بکهیون قوطی نوشیدنی انرژی زاش رو توی بغل جوسوک که مثل یه پاپی پشت سرش حرکت می کرد ، پرت کرد و در جواب جینوو سرش رو نا امید تکون داد ._ گمون نمی کنم قبول کنه جینوویا ... درسته اون شب باهم رفتیم و شام خوردیم ولی فکر نمی کنم اون قدری بهم نزدیک شده باشیم که بخوایم باهم وقت بگذرونیم .
از پشت ساختمون مدرسه خارج شدن و بکهیون خیلی بی حوصله با دست اشاره داد جوسوک شَرِش رو کم کنه ...
نمی دونست چانیول داده چه بلایی سَر جوسوک و اون نوچه های احمقش بیارن اما هر چیزی که بود ، باعث شده بود جوسوک هر وقت می بینتش از ترس بلزره و هر صبح و بعد از ظهر کوله شو براش از در ورودی تا در سالن و مسیر بالعکس حمل کنه !
با دور شدن جوسوک زمزمه کرد "احمق بی مصرف" و جینوو هم که سخت مشغول فکر کردن بود دوباره گفت : حالا تو بهش بگو ... شاید قبول کرد ! ببین قرار شد ما چانیول رو توی شرایطی بذاریم که رابطه ی بین من و ددی مینوم رو ببینه ... این جوری شاید وسوسه شه و حس کنه دلش یه بیبی بوی می خواد !
_ انگار دارم خودمو گول میزنم جینوو ... دلم نمی خواد چانیول رو این جوری بکشونم سمت خودم . ددی خودش باید دلش بخواد بیبیش رو پیدا کنه .
جینوو روبروی بکهیون ایستاد و با چشم های گردش بهش خیره شد . تلاش می کرد جدی به نظر برسه اما تو چشم بکهیون چیزی بیشتر از یه پشمکِ صورتیِ خنگ و دوست داشتنی نبود .
بازو های بکهیون رو دو دستی چسبید و گفت : ببین بکهیون ... با تعریف هایی که تو توی این مدت از رفتارش کردی ، می تونم قسم بخورم چانیول هم همینو می خواد . فقط به این فکر کن چند بار یواشکی مچش رو موقع دیدن عکس های بیبی بوی ها تو اون سایت کوفتی گرفتی !! کسی که تو دلت می خواد ددیت بشه ، متأسفانه یا خوش بختانه یه پاپی خنگ گنده ست که بیبی ترین بیبی بوی دنیا رو توی خونه ش داره اما به طرز احمقانه ای جزء گزینه های روی میز هم براش نیست ! که اگه انقدر احمق نبود الآن باید انقدر به فاکت می داد تا معنای واقعی "ددی" رو بهت بچشونه و فکر نکنی این مدل رابطه همش همینه که با دوست پسرت رول بری و بهت توجه کنه و خواسته هات رو براورده کنه . چانیول نمی دونه چی می خواد ... تو باید بهش نشون بدی چیزی که می خواد تویی توت فرنگی احمق ! هر طور شده چانیول رو مجبور می کنی به این دابل دیت کوفتی بیاد و من و ددی مینوم تمام تلاشمون رو می کنیم که سوییتی رابطه مون رو توی تخم چشمش فرو کنیم . می خوام بعد از این که برگشتین خونه تمام فکر و ذکر اون لنگ دراز احمق این باشه که خدایا چی میشه رابطه ی من و بکهیون هم انقدر شیرین بود ! توام باید همه جوره مایه بذاری تا توی چشمش بولد شی اوکی ؟
بکهیون می تونست بفهمه جینوو واقعاً جدیه ! هنوزم یه پشمک صورتی خنگه ولی واقعاً جدیه چون نصف حرف هاش فحش بودن و جینوو حتی زمانی که ددیش حضور نداشت ، به خودش اجازه نمی داد حرف بد بزنه ...
YOU ARE READING
.• 𝙍𝙚𝙬𝙧𝙞𝙩𝙚 𝙏𝙝𝙚 𝙎𝙩𝙖𝙧𝙨 •.
Fanfiction💗﹌⃜﹌⃜﹌⃜𖥸🧸☁️𖥸﹌⃜﹌⃜﹌⃜💖 🌸فیکشن : بازنویسی ستارهها 🌸وضعیت: کامل شده 🌸کاپل : چانبک، مینوو 🌸ژانر:فلاف، رمنس، ددی کینک، اسمات 💗﹌⃜﹌⃜﹌⃜𖥸🧸☁️𖥸﹌⃜﹌⃜﹌⃜💖 پارک چانیول کسیه که از نظر خودش و اطرافیانش از نوترون خالص تشکیل شده و چیزی تو این دنیا نمی تون...