Part7

241 40 1
                                    

•taehyung
به محض ورودم به بار صدای  سه هی اومد
سه هی: اوپاااااااااااا
و اومد بغلم دستم رو از رو کمرش بردم پایین تر که صدای ناله اش بلند شد
سه هی: بریم بالا اینجا که نمیشه
سرمو تکون دادم
- اول بریم یه چیزی بنوشیم بعد ، اوکی؟
سه هی: اوکی هرچی اوپا ی جذابم بگه
و دستم رو کشید رو یه مبل نشوند و خودش رفت
داشتم به سؤالایی که میخواستم بپرسم فکر میکردم که نشست رو پام
و لیوان ویسکی رو گرفت سمتم
لبامو به لیوان نزدیک کردم ولی نخوردم و از بالا ی لیوان نگاش کردم
کلش رو وان شات خورد
- از اون دوست پسر پولدارت چه خبر؟
سه هی: کی؟ ایل وو؟
- اوهوم وقتایی که بدون اون میبینمت خیلی حس بهتری دارم
سه هی: اوه بیبی ، یعنی منو دوست داری؟
- نگفتی عزیزم
سه هی: میخواد بره آمریکا باهاش بهم زدم
- بهم زدی؟
سه هی: آره ، باباش تونست بخاطر اینکه پاش شکسته از پیوستنش به ارتش جلوگیری کنه اونم قصدش از اول آمریکا بود
پوکر نگاش کردم
سه هی: چیه اوپا؟ فکر کردم خوشحال میشی!
- حالا که میبینم بین مردا جذابیتی نداری ، برام جالب نیستی
از روی پام بلند شد
سه هی: م منظورت چیه ؟
از جام بلند شدم
- دیگه ازت خوشم نمیاد
و حرکت کردم به سمت خروجی که جیمین رودیدم
خوب مثله اینکه جور شد
سه هی دنبالم اومد و دستم روکشید
جیمین متوجه ما شد و من رفتم جلوش وایسادم
سه هی: منظورت چیه این شوخی بی مزه ایه که داری با هام میکنی
برگشتم و‌ تو چشای شوک زده ی جیمین نگاه کردم
لبخند خوشگلی زدم
- عزیزم چرا انقدر دیر کردی؟ نگرانت شدم
به اطراف نگاه کرد که بفهمه با کی بودم
رفتم جلو صورتش رو گرفتم و لبامو گذاشتم رو لباش
چشاش داشت از سر تعجب از حدقه درمیومد
ولی من با بستن چشمام بوسه رو شروع کردم
و لب های بستش رو محکم مک زدم که دختره شک نکنه
با کشیده شدنم توسط سو هی بوسه هم قطع شد
و سیلی که بعدش خوردم فقط مثل نوازش بود برام
سو هی رفت
و من موندم و جیمین که هنگ کرده بود
- جیمین شی ، پارک جیمین شی؟!!!
کاملا تو هپروت بود
- تو هم که از دست رفتی
دست کردم تو جیبم و کیف پولم رو برداشتم یه چک پول ده ملیونی دادم دستش
- اینم بخاطر بوسه ، نگاش کن ببین چند تا صفر خوشگل داره فکر کنم با سه ماه رانندگی برام هم اینو بدست نمیاوردی
برگشتم برم که یهو دستم رو گرفت و با زانو هاش محکم رفت رو پام
دردش تو تمام بدنم پیچید
البته چون انتظارش رو نداشتم یکم برام دردناک تر بود
پوزخندی زد که فقط چهره اشو کیوت تر میکرد
و چک پول رو گذاشت تو دستم
+ بیا اینم هزینه ی درمانت
و برگشت رفت بیرون همون لحظه ایل وو رو دیدم که دنبالش میرفت و یه فکری تو سرم جرقه خورد
سریع زنگ زدم به جین هیونگ و دنبال جیمین راه افتادم
•jimin
پسره انگل اجتماع
گرگ بیابون
به راحتی آب خوردن اولین بوسه ام رو گرفت تازه واسش پول هم میده
خو پس فرداش میاد خونه ام منو میکنه پولش رو میده
خجالتم نمیکشه
جلو همون دختره که اون شب باهاش بود منو بوسید
و بهش خیانت کرد
آخ کاش میزدم وسط تخماش عقیم میشد
یهو یه دستی منو گرفت و چسبوند به دیوار
صدای تحسش تو گوشم پیچید
ایل وو: رو پیشنهادم فکر کردی؟
و با یه دستش دستم رو محکم اسیر کرده بود اون یکی دستش هم میرفت سمت باسنم و محکم بهش چنگ زد
از ترس نفس کشیدن یادم رفته بود چه برسه به اعتراض کردن
تا اینکه صدای وی اومد
- اینجا جای مناسبی واسه این کارا نیست
ایل وو: من دوست پسرم رو هر جا بخوام به فاک میدم
- دوست پسرت رو آره ولی درمورد دوست پسر من مطمئن نیستم ولش کن
ایل وو: تو مثله اینکه تنت میخاره
من رو ول کردو رفت سمت وی
- عزیزم دو دقیقه چشاتو ببند ، دوست ندارم دعوا رو ببینی
حیف که اینجا گیرم وگرنه خودم لگد اول رو نثارش میکردم
دستام رو گذاشتم رو چشام و دعوا شروع شد
از کل دعوا فقط صدای زد و خورد رو میشنیدم
بعد صدای سوت اومد و بعد داد ایل وو بلند شد از ترس جرعت نداشتم دستم رو از روی چشمام بلند کنم
- هانی میتونی چشاتو باز کنی ، تموم شد
دستامو برداشتم ایل وو نبود و فقط وی با یه لبخند نگاهم میکرد
دستام ناخودآگاه کوبیده شد رو صورتش
عجیب بود که هنوزم لبخند میزد و عصبانی نشده بود
- نمیدونستم وقتی کسی رو نجات میدی اینجوری ازت تشکر میکنن ، قابلی نداشت
نگاهم افتاد به گوشه لبش که پاره شده بود
این بار هم ناخودآگاه ؛ دستم رفت سمت زخمش و لمسش کردم
‌از تو جیبم چسب زخم درآوردم و رو زخمش چسبوندم
داشت با تعجب بهم نگاه میکرد
الان پیش خودش فکر میکنه این پسره دیوونست یه بار میزنه تو گوشم دفعه بعد چسب زخم میزنه رو زخمم
- دیوونه که هستی ، ولی من همچین فکری نکردم
+ اولین تو دهنی حقت بود چون بدون اجازه منو بوسیدی ، دومی هم واسه جبران بود همین
- اون که بوسه نبود ، اون واسه احوال پرسی بود
+ هرچی باید اجازه میگرفتی
- نمیخوای بگی که اولین بارت بوده!!!!
با اخم نگاش کردم
و اون شروع کرد به خندیدن
- جدا اولین بوسه ات بود؟
+ دیوونه
- شوخی میکنی مگه نه؟!!! مگه میشه آدم به سن و سال تو با این قیافه فرست کیسشو انجام نداده باشه
+ حالا که شده ، تو چرا هی به همه میگی من دوست پسرتم ؟!!!!
- تو هم که خیلی بدت نیومده
+ تو منو تو عمل انجام شده قرار میدی لعنتی
- پارک جیمین شی ، تو اصلا تیپ مورد علاقه ام نیستی
+ چی؟
- من اصلا از پسرایی که ذهنشون مثله مادربزرگای دوره‌ی چوسانه خوشم نمیاد درضمن تو نمیتونی سایز C داشته باشی
سرم ناخودآگاه سر خورد پایین
منظورش سینه هام بود
+ پسره ی منحرف مزخرف
سرم رو که‌ بلند کردم اونجا نبود
یه نفر چقدر میتونه عوضی باشه
انقدر عصبانی بودم که بدون خدافظی از اونجا رفتم
ماشین نیاورده بودم و تو این ساعت تاکسی کم گیر میومد و مسلما اتوبوس نیمه شب تردد نداره
پیاده رفتم تا خونه
من اگه یه روز به عمرم مونده باشه میکشمش مرتیکه روباه خوشگل

The hunter •|• vimin version •|•completOnde histórias criam vida. Descubra agora