نُه | 9
دیدگاهِ سوم شخصبدنی که رویِ بدنِ گندمی رنگش خیمه زده بود.
هنگامی که تمام لباس های تَنِشون به سرعت کنده شده و به گوشهای انداخته شدن تنها صدایِ نفسهای سنگین و نالههای آروم قابل شنیدن بود.
هیچکدوم حرف نمیزدن ؛ هر دو لذتی که تجربه میکردن رو چشیده تا وقتی که یکی به آهستگی لب هاش رو رویِ ترقوهی دیگری گذاشت.
دایره های بنفش رنگی به عنوان مدرک شبِ ممنوعهشون بهجا گذاشت و سریعا سمتِ شکم گندمی رنگِش رفت.مَرد رویِ مَرد.
تجربهی متفاوتی بود با این حال هیشکدومشون اعتراضی نداشتن.
پسرِ پوست سفید ، دیگری رو تحت سلطه گرفته و لبهای دُرُشت و قرمز رنگش رو سمت پایین تنهاش هدایت کرد.
همونطور که لبهاش روی عضلههای شکمش ثابت نگه داشته شدن ، به پسری که از روی لذت ضعف کرده بود نیشخند زد
؛ ملحفههای روی تخت به سفتی گرفته شده و نفس ها کوتاه تر و سریعتر بوجود میومدن.
بهسمت خطکَمَر پسر رفت و بوسه هایِ سریع و بزرگی رو همراه با دور ویلاینِش کاشت.
پسرِ عضلهای چشماش رو بست و ابروهاش رو در هم کشید ؛ صبرش از دست پسری که آروم آروم با نزدیک شدن به برآمدگیِ پوشیده شدهش اذیتش میکرد تموم شده بود.بدنهایِ عرق کردشون به ندرت لمس داشتن تا وقتی که لب هاش بالاخره باکسر دیگری رو ملاقات کرد ؛
و احساس کرد انگشتاش منحنیِ دورِ تنها چیزی که تَنِش مونده بود رو احاطه کردن.سریعا در آورده شد و پسرِ پوستگندمی چشماش رو از رویِ شور و شوق گرد کرد. احساس کرد که داره نزدیکتر میشه ؛ نزدیکتر و نزدیکتر و ...
یوتا بُریده بُریده نفس کشید ؛ چشماش رو باز کرد و با پیشونی عرق کردهای بیدار شد. آروم به لباس زیرِش نگاه کرد که به سختی برآمدهگیش رو مخفی کرده بود.
قلبِش تند میتپید و احساس گیجی میکرد.
'اون دیگه چه کوفتی بود؟'
t/n:
به قرآن سورهی توبه مراجعه کنین

ESTÁS LEYENDO
hetero ; yuwin
Fanficدگر ' جنس ' گرا ( اسم.) 1.جنسی که مجذوبِ جنسِمخالف خودش میشه مترادف : نا یوتا ؛ متضاد : دونگ سیچُنگ . انسیتی؛ یووین au ترجمه فارسی فیک محبوب هیتِرو ! © @felixless