بیست و دو | 22
دیدگاه سوم شخص" شیان کون؟ مثل اسمِ یه بزدله. "
" هی! " وینوین با تعجب داد زد و با این حرف یوتا اخماشو توی هم کشید. " بخاطر همینه که هرگز نخواستم راجبِ قبلیام باهات صحبت کنم. "
" باشه باشه. " یوتا به خشکی تک خنده زد و تکیهشو به کاناپه داد. " پس بگو ببینم چرا این کلهخرا- "
" یوتا. "
" - باکلاسِ مایهدار باهات بهم زد؟ " پسر ژاپنی با آهی به جملهش خاتمه داد و کاریکرد وینوین بهش چشم غره بره.
" بشدت وابستهش بودم و حدس میزنم این دلیلی بود که باعث شد بهم اهمیت بده. گفتش که از آدمای کَنهای مثل من خوشش نمیاد."
" حتی من میتونستم بهتر از اون باهات رفتار کنم. " یوتا مسخره کرد و وینوین سرشو روی شونهش گذاشت.
" تو خیلی غیرقابل ملاحضهای؛ " وینوین اظهار کرد و همین باعث شد یوتا در جوابش نیشخند بزنه.
" لطفا چیزی بهم بگو که نمیدونم. "

YOU ARE READING
hetero ; yuwin
Fanfictionدگر ' جنس ' گرا ( اسم.) 1.جنسی که مجذوبِ جنسِمخالف خودش میشه مترادف : نا یوتا ؛ متضاد : دونگ سیچُنگ . انسیتی؛ یووین au ترجمه فارسی فیک محبوب هیتِرو ! © @felixless