keeping your head up[L.T]

۱۹_میدل فینگر

داستان ازدید لویی

زین نگاهی به اون سه تا کرد که با مایو ولب ولوچه اویزون جلو استخر رنگ زده وایستاده بودن!

"هان چیه ؟؟؟؟"زین به اون سه تا پرید.

"مردتیکه مگه استخر خونه لویی بوم نقاشی برداشتی کفش میدل فینگر کشیدی؟؟؟
إإإإإ استخر به اون شیکی رید توش!!"نایل هم متقابل پرید به زین.

"من گفتم بکشه!"سعی کردم از زین دفاع کنم.
نگاه اون سه تا برگشت سمت من."مغزت اساسی تو تصادف جا بجا شده؟کی اخه میدل فینگر میکشه کف استخرخونه اش؟این یعنی چی؟؟یعنی تو کونتون...عمرا بذارم تو استخرم شنا کنید؟"هری پوکر گفت.

"نوچ...این برا اینکه اگه نبودم هرکی دوست دخترش اورد این پیام بگیره!"با لبخند حرص دربیاری جوابشو دادم.

زین ماسک مخصوصش زد و رفت تو‌استخر تا خرد کاری استخر تموم کنه.

اون سه تا هم برگشتن میدل فینگرشون بهم نشون دادن!منم با جفت دستام از خجالتشون دراومدم.

به سمت خونه رفتم تا طبقه های دکور حال رو‌پیچ کنم.

نایل و لیام اومدن خودشون انداختن رو‌کاناپه تو حال نشستن به پی اس فور بازی کردن.

هری اومد و نشست کنارشون که گوشیش زنگ خورد و گوشیش وصل کرد:

"سلام....بگو..."هری بی حوصله جواب داد.
ی صدای ی مردی ازانور خط میومد.هری چون نزدیک بود بهم میشنیدم!

"با ی دختر دعواش شد؟؟دختره به پلیس شکایت کرده؟"هری با تعجب ابروش انداخت بالاوپرسید.

"......"کسی که پشت خط بود جوابشو داد.

"نکرده؟خوب خدا روشکر...چی؟؟؟برا دفاع از پسر عموش؟وات دفاک؟"هری رسما قاطی کرده بود وجواب طرف میداد.

"....."طرف همچنان مشغول توضیح دادن به هری بود.

"منچستر نیس؟کجاست؟؟روستا؟؟؟شما اونجا چ‌غلطی میکنین؟؟"هری با چشم های سبزش که از کاسه زده بود بیرون باز پرسید.

تا اسم منچستر اومد.لیام و نایل بازی پاز کرد و‌برگشتن سمت هری.

هری نفس عمیق کشید"منم یادم میره ی قسمت حقوقتون بدم...دوهفته است رفته اونجا الان میگین؟چی؟؟؟نه خودش بهم نگف!احمقا!"هری عملن طرف تهدید کرد.خوب یکی از زیر دستاش بود.

تلفن با عصبانیت قطع کرد و بلند شد ورفت سمت حیاط تا به کسی زنگ بزنه.خوب لابد دوست دختر جدید شو گذاشته زیر نظر....چ بیکاره این هری!

"دراما!"با بی حوصلگی گفتم.

"چی؟؟؟"نایل و لیام با تعجب نگاهم کردن.

"باز هری و‌غیرتی بازی الکیش برا دوست دختراش!"درحالیکه تخت چوب سفید دکور سرجاش فیکس میکردم گفتم.