◆Part 9◆

7.3K 653 75
                                    

[Smut (+18)]

[ third person pov ]

جانگ کوک جلوتر رفت درحالیکه ارتباط نگاهاشون لحظه ای باهم قطع نمیشد! انگار نگاه اشکی جیمین به نگاهش گره خورده بود!
التماس اون مردمک هارو می خوند ولی به خودش قول داد که محکم بایسته و وا نده!
یه دستشو رو کمرش گذاشت و بدن ظریف جیمینو به بدن خودش کوبید!
بدنش گر گرفت!! لمس گرمای تنش و وسوسه نوازش کمر باریکش از زیر لباس داشت دیوونش می کرد!!
اون از کی تاحالا انقدر بی جنبه شده بود؟!
برخلاف انتظارش دستای جیمین روی سینش نشست!
سرشو پایین برد و لبهاشو رو لبهای وسوسه انگیز جیمین کوبوند!
لب پایینشو بین دندوناش گرفت و فشار اندکی بهش وارد کرد! لذتی که این بوسه داشت، نفس هاشو صدادار و تند کرد!
به تنها چیزی که فکر می کرد کبود کردن اون لبهای گوشتی و شیرین بود!
دستاش به زیر لباسش خزیدن و همین طور روی پوست برهنه اش بالا اومدن!
جانگ کوک میون بوسه اشون ماهرانه انگشت شستشو رو نوک سینه های جیمین کشید و بی تاب ترش کرد!!
صدای مک زدن ها و لغزش زبون هاشون با صدای ناله های منقطع و کوتاه جیمین قاطی شده بود! و چه سمفونی زیبا تر از این برای جانگ کوک؟!
بوسه ارو قطع کرد تا هم به جیمین اجازه نفس کشیدن بده هم پیرهنشو از تنش دراره!
این فاصله هر چند کوتاه بی تاب ترش کرد!! وقتی پیرهنشو دراورد و رسما از اون پوست سفید و صاف رونمایی کرد، محو هنری شد که روبروش می دید!
چیزی که دور از انتظارش بود سیکس پک های پسر روبروش بود!
نفهمید جوری داره بالاتنه برهنه اشو دید می زنه که انگار جیمین تماما لخت جلوش وایساده!
_: لعنتی تو...تو قطعا شاهکار خلقتی!
شنیدن این حرفا از زبون جانگ کوک آرزوش بود ولی تو هر شرایطی غیر الان!
وقتو بیشتر از این تلف نکرد و به سمت گردنش هجوم برد!!
از زیر گوشش شروع کرد. عطر جیمین شهوت درونشو فعال کرده بود!
پوستشو تو دهانش می کشید و بی توجه به ناله ها و ضربه های ضعیف جیمین به سینه اش، محکم گاز می گرفت و می مکید!
روی خط فکش ده ها لاومارک قرمز و بنفش به جا گذاشت و بعد افتاد به جون گلوش!!

به سیب گلوش که رسید بدون گاز گرفتن تا جاییکه می تونست مکید و نوک زبونشو رو پوست کبود شده اش چرخوند!
جیمین چشماشو بسته بود و سرشو به عقب داده بود تا جانگ کوک کارشو راحت تر انجام بده!
فوق العاده بود!!! قطعا بوسه های کسی که دوسش داری و میتونه تو رو تو بهشت بنشونه!
_: آاااااههههه تههههه! اممم آههه...
آه و ناله های جیمین مستقیم رو دیک جانگ کوک تاثیر می زاشت!
گره دستاشو دور کمر جیمین محکم تر کرد و کمرشو به کمرش فشرد که اینکار باعث میشد پایین تنه هاشون رو هم مالیده بشه و بهم دیگه فشار بیارن!
_:اوووهههه فاک! جانگ کوووووووک!!...
وقتی جانگ کوک پایین تر رفت و یکی از سینه هاشو به دهان گرفت و زبون نرمشو دورش چرخوند اسمشو جیغ زد!

درست وقتی که فکر میکرد دیکش از این سخت تر نمیشه با مکی که جانگ کوک به سر سینه هاش زد دستاشو ناخداگاه تو موهای جانگ کوک قفل کرد و سرشو رو سینش نگه داشت!
بدون اینکه متوجه بشه داشت پایینه تنه اشو رو دیک جانگ کوک می مالید و همین صبوری و طاقت جانگ کوکو ازش گرفت.
پیرهنشو دراورد و اومد شلوارشم باز کنه که جیمین دستاشو کنار زد!
جلو پاش زانو زد. جلو چشمای متعجب جانگ کوک، دستاشو دو طرف کمر جانگ کوک گذاشت و سرشو جلو برد و زیپ شلوارشو به دندون گرفت و به آرومی پایین کشید!
صورتش از خجالت سرخ شده بود ولی میخواست این کارو انجام بده!!
وقتی زیپش وا شد، با دستاش لبه های شلوارشو گرفت و کشید پایین و همزمان دوباره جلو رفت و با دندون لبه لباس زیرشو گرفت و باکسرشو پایین کشید.
جانگ کوک حتی میتونست با دیدن این نمایش جیمین به کام برسه!
جیمین کمی عقب رفت و به نتیجه هنرنماییش نگاه کرد!
چشماشو بست و با گونه هایی که سرخ شده بود، جلو رفت و زبون نرمشو رو سر دیکش کشید و بعد اجازه داد زبونش بازیگوشانه رو طول دیکش حرکت کنه!
جانگ کوک از عمق گلوش ناله می کرد و گاهی بین نفس هاش، شکسته شکسته اسم جیمینو زمزمه می کرد!
گاهی به خاطر حرکت تند زبون جیمین سرشو بالا می گرفت ولی بیشتر عاشق دیدن این کار جیمین بود!
سرش پایین بود و موهاش تو صورتش ریخته بودن ولی میتونست از پلکایی که از زور شهوت نیمه باز بودن جیمینو ببینه که داره چهارزانو روی زمین میشینه!
جیمین دستاشو مشت کرد وروی زمین، جلو پاش گذاشت و به کمر باریکش قوس داد و درست مثل یه گربه سفید ملوس شد!
_: اوووووه فااااک جیمین!..
جیمین متوقف شد و با صدای نازک تری نسبت به حد عادی که ساب ترش کرده بود گفت:
چه دستوری می دین ارباب؟!

[ Shameless ]Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang