◇Part 10◇

8.7K 669 175
                                    

[smut +18]

_: بلند شو هرزه! وقتشه به اون تنبیهی که میخوای برسی!!
و خودش به سمت کمدی که تو اتاق بود رفت و یه قلاده چرم مشکی ازش بیرون کشید.
برگشت و دید جیمین خمار و مست، هنوزم همون جا چهارزانو نشسته بود!
_: حالا دیگه از دستوراتم سرپیچی می کنی؟!؟
جیمین با شنیدن داد جانگ کوک سریع اومد بلند شه که دستای قوی جانگ کوک مانعش شدن.
قلاده اشو سریع به گردنش بست و تا آخرین حد و حتی یکم بیشتر محکمش کرد!
_: ارباب..حس میکنم دارم خفه...
_: ساکت! لال میشی و حرفی جز چشم نمیگی فهمیدی؟!
_: چشم ارباب!

همه وسایلی که لازم داشتن از قبل تو کمد و روی میز کنار تخت چیده شده بود، چون اونجا اتاق وی آی پی بار بود! یه اتاق فول امکانات برای پاره کردن تضمینی باتم!!

جانگ کوک طناب قلاده رو کشیده و به سمت تخت رفت و جیمینو وادار کرد مثل یه پاپی کوچولو دنبال سرش بیاد و روی تخت بره!
_: حالا چهار دست و پا وایسا رو تخت! 
جیمین بدون هیچ ترس و اعتراضی فقط اوامر جانگ کوکو انجام میداد و حتی برای نشون دادن اشتیاقش، کاراشو به بهترین حالت ممکن انجام می داد وحتی وقتی جانگ کوک خیلی خشن دستاشو با یه طناب به همدیگه و بعد به تاج تخت بست اعتراضی نکرد!
جانگ کوک بدون ول کردن قلاده اش به سمت میز تجهیزات رفت. ترجیح داد اول  جیمینو برای چیزی که در آینده در انتظارشه امتحان کنه ولی واقعا چی میخواست؟!
یه پاپی؟! یه کیتن؟؟ یه روباه؟؟ یه بانی یا حتی یه ببر؟!؟
نگاهی به جیمین انداخت. میتونست یه کیتن ملوس باشه یا یه روباه فریبنده؟!؟
مورد دوم بیشتر تحریکش میکرد پس گیره سرای گوش روباهی نارنجی رنگو به سر جیمین بست!
اومد بات پلاگ دم روباهی رو برداره که یه فکر دیگه به سرش زد!
اون باید اول تنبیه میشد!
کاک رینگو برداشت و روی دیک جیمین تنظیمش کرد که ناله ضعیفشو شنید!
احتمالا جیمین دیگه دستش اومده بود چه تنبیهی رو در پیش داره!
بی توجه به چشمایی که با معصومیت التماسشو میکردن، گگو به دهانش بست.
میخواست بزرگ ترین سایز ویبراتورو برداره ولی دلش به رحم اومد و یه سایز پایین ترو برداشت!!
با زبونش، ورودی جیمینو خیس کرد و با دستش به کمرش فشار وارد کرد تا باسنشو بالاتر بده!!
چیزایی که میدید داشت دوباره تحریکش می کرد!!
وقتی خوب سوراخشو خیس کرد، بدون اطلاع قبلی و با تموم زور و فشارش، ویبراتور خاموشو واردش کرد که همزمان شد با جیغ گوش خراش جیمین!
دو بار جیغ زد و بعدش جوری بلند نفس نفس می کشید و ناله میکرد که فرق خاصی هم با جیغای قبلش نداشت.
دوباره اشکاش ریختنو دوباره صدای گریه اشو شنید!
جانگ کوک با چهره ای خونسرد، اشکای جیمینو پاک می کرد و به نگاه ملتمسانه اش بی اعتنا بود!
_: بهت گفتم که تنبیهت می کنم هرزه کوچولوی من!
_: جیمین سعی کرد که با وجود گگ تو دهنش جمله غلط کردم رو ادا کنه ولی بی نتیجه موند!

با دیدن اینکه جانگ کوک میخواد ویبراتورو روشن کنه، فقط با لبهای بسته و چشمای پر از التماسش محکم سرشو به طرفین تکون داد!
ولی تلاشش اثر نکرد و جانگ کوک همون اول کاری درجه رو تا آخر گذاشت و باعث شد جیمین روی تخت به خودش بپیچه!!
صدای گریه ها و هق هق هاش و پیچیدناشو می دید و میشنید و دلش ریش می شد!
نمیخواست اینکارو باهاش بکنه ولی جیمین میخواست باهاش رابطه خشن داشته باشه و روابط خشن هم سلطه گری دارن و هر سلطه گری قوانینی داره که سلطه پذیر موظفه از اون قوانین و دستورات پیروی کنه و هر سرپیچی ای تاوانی داره!!

[ Shameless ]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora