📖p1📖

35.9K 3.8K 2.6K
                                    

سلام..قبل از اینکه شروع کنین..باید اینو بهتون بگم که همونطور که از اسم فیک معلومه..خواسته و ناخواسته به سمت کلیشه متمایل میشه..پس اگر کاملا از کلیشه بدتون میاد..بهتره چشم‌هاتون رو برای خوندنش اذیت نکنین..اما خب..من حداکثر تلاشم رو میکنم که خوشتون بیاد♡
بوس بهتون..

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●

بالاخره رسید. باورش نمیشد باید هر روز این همه راه رو پیاده بیاد. راه خونش تا مدرسه ی جدیدش خیلی زیاد بود و باید بیشتر کار می‌کرد تا برای خودش یه دوچرخه بخره.

نگاهی به مدرسه انداخت. خیلی بزرگ و شیک بود. داشت داد میزد جونگکوک، تو مال اینجا نیستی، راتو کج کن و برو. اما خب، اینهمه تلاش نکرده بود که آخر سر ولش کنه.

دانش آموزهایی که میومدن، بیشترشون سوار ماشین‌های مدل بالایی بودن و راننده هاشون ماشین رو تا داخل مدرسه میاوردن و بعد از پیاده کردنشون سری خم میکردن و میرفتن.

انگار این مسیر فقط برای خودش سخت بود!

نفس عمیقی کشید و سعی کرد آرامشش رو حفظ کنه.

"اره جونگکوک..فقط ۲ ساله..فقط ۲ سال تو این دبیرستان درس میخونی و بعدش به یه دانشگاه عالی میری..همه چیز درست میشه.."

همینطور که به خودش دلداری میداد در ورودی ساختمون رو باز کرد و وارد شد. به محض باز کردن در  همهمه دانش آموزهایی توی گوشش پیچید که داخل سالن رو اشغال کرده بودن و با داخل رفتنش نگاهشون به سمتش چرخید.

"اون دیگه کیه؟!"

"چقدر خوشگله"

"یعنی تازه اومده اینجا؟ نکنه بورسیه شده؟"

همینطور که جلو میرفت و با سر دنبال دفتر مدیران میگشت، سعی کرد به پچ پچ بقیه که مدام در موردش حرف میزدن توجه نکنه و حداکثر تلاشش رو برای چشم‌ تو چشم نشدن باهاشون بکنه. به هر حال تازه وارد بود و این پچ پچ ها در موردش طبیعی بود.

بالاخره اتاق رو پیداش کرد و در زد. با شنیدن"بیا تو" نفس عمیقی کشید تا از استرسش کم کنه و وارد شد که مرد جوونی رو نشسته پشت میزش دید. جلو رفت و بعد از تعظیم کوتاهی که کرد، گفت:

"سلام..جئون جونگکوک هستم، دانش اموز انتقالی جدید."

مرد رو به روش با لبخند گرمی بهش نگاه کرد و سرش رو تکون داد.

"سلام..منتظرت بودم..کیم تهیون هستم..مدیر این مدرسه..بیا تا برنامه ی کلاساتو بهت بدم.."

جونگکوک صاف ایستاد و تشکری کرد. نگاهش رو به مدیر مدرسه جدیدش داد که بین پرونده‌ها دنبال پرونده خودش می‌گشت. انگار جدی جدی تحصیلش توی این مدرسه داشت شروع میشد.

Love At School ❢ VkookWhere stories live. Discover now