Love At School ❢ Vkook

📖p20📖

"خب مثل همه جرئت حقیقتای دیگه..یه بطری رو میچرخونیم..تهش به هر کس بیفته یه کاری میگه که کسی که سر بطری بهش افتاده انجام بده و علاوه بر انجام دادن اون کار باید یه قلوپ مشروب هم بخوره.."

همه سرشون رو تکون دادن. جونگکوک یکم استرس داشت چون معمولا تو اینجور بازی‌ها حقیقت رو انتخاب میکرد و هیچ وقت جرئت رو انجام نمیداد. اما الان مجبور بود.

"جونگکوک زیاد دوست نداره مشروب بخوره..علاوه بر اون اگه هممون مست بشیم احتمالا دردسر میشه..بهتر نیست مثل دفعه ی قبل جونگکوک مشروب نخوره؟"

بقیه هم با حرف جیمین موافق بودن و سرشون رو تکون دادن.

"خیله خب..جونگکوک استثناعه و نمیخوره..خب..بازی رو شروع میکنیم.."

هوسوک بعد زدن این حرف بطری رو چرخوند. همه منتظر بودن ببینن کی قراره با کی بیفته که بطری بالاخره ایستاد.

"دقت کردین همیشه اول منم؟"

هوسوک با حالت گریه این حرف رو زد و به جیمین نگاه کرد تا ببینه قراره بهش بگه چیکار کنه. جیمین هم همینجور در حال فکر کردن بود که بالاخره خباثت تو چشم‌هاش شعله کشید.

"جیهوپ پشت کن و برامون ۵ دقیقه یه رقص باسن خفن برو.."

صدای شلیک خنده ی بقیه به هوا رفت و هوسوک با حرص به جیمین نگاه کرد.

"نوبت منم میشه جیمینِ عزیز.."

جیمین چند بار دستشو به حالت اینکه انقدر حرف نزن و زودتر کارتو انجام بده تو هوا تکون داد و هوسوک با حرص بلند شد.

پشتشو به بقیه کرد و بعد از این که جین اهنگ گذاشت شروع به تکون دادن باسنش کرد..بقیه دیگه نفسشون از خنده بالا نمیومد و حتی تهیونگ هم لبخند کوچیکی گوشه ی لبش جاخوش کرده بود..

بعد از پنج دقیقه هوسوکی که حتی خودشم خندش گرفته بود نشست و مشتی به بازوی جیمین زد.

"وای جیهوپ هر کار بخوای برات میکنم تو فقط روزی نیم ساعت برام برقص.."

هوسوک یه قلوپ از مشروب رو خورد و برای یونگی دهن کجی کرد.

بطری دوباره چرخید و رو به نامجون و جین افتاد..

"جین..عزیزم..تنبیهت اینه که همین الان منو ببوسی.."

بقیه صدایی به معنای به هم خوردن حالشون در اوردن و جین از خدا خواسته از جاش بلند شد و لباشو رو لبای نامجون گذاشت..

"یعنی چی این چه تنبیهیه.."

هوسوک اینو گفت و جین بعد از عقب کشیدن بهش نگاه کرد.

"هوسوک باور کن کار سختیه میخوای امتحان کنی؟"

هوسوک زبونشو اورد بیرون و اوق زد..دوباره بطری چرخونده شد که به جیمین و تهیونگ افتاد..