صبح با صدای خنده های ریزی از خواب بیدار شد.. چشماشو باز کرد و اولین چیزی که دید دوربینی بود که خیلی نزدیک بهش قرار داشت. جین داشت با خنده هایی که به زور جلوشونو میگرفت و موفق هم نبود از صحنه ی رو به روش عکس میگرفت و با دیدن چشم های باز جونگکوک دوربین رو اورد پایین:
"صبح به خیر خرگوش..خوب خوابیدی؟"
بعد اینکه نامجون صداش کرد به اون طرف رفت و جونگکوک خواست حرکتی بکنه که متوجه شد نمیتونه.. به دستای پیچیده شده دور شکمش نگاه کرد و از روی فرم اون دوستا متوجه شد این تهیونگه که بغلش کرده..
یادش نمیومد دیشب روی تخت تهیونگ خوابیده باشه..اصلا یادش نمیومد کی خوابش برده بود.. خواست دستای تهیونگ رو از دور خودش باز کنه که محکم تر گرفته شد و صدای بم و خواب آلود تهیونگ رو از پشت گوشش شنید:
"بخواب جونگکوک..انقدر تکون نخور.."
جونگکوک که دید نمیتونه از اون حصار ازاد بشه تو بغل تهیونگ چرخید و صورتش رو به روی صورت پسر بزرگتر قرار گرفت:
"صبح شده تهیونگ..دستاتو از دورم بردار چرا اینطوری بغلم کردی؟"
تهیونگ بی میل چشمهاشو باز کرد و صورت جونگکوک رو تو فاصله ی میلیمتری با صورتش دید..
حلقه دستاش رو تنگ تر کرد و پیشونیش رو به پیشونی جونگکوک چسبوند و دوباره چشماشو بست.."پاپیا نمیتونن سرجاشون اروم بمونن..کاملا بهم ثابت شد.."
جونگکوک اخم ریزی کرد و شونه های تهیونگ رو فشار داد تا ولش کنه اما تهیونگ نه تنها تکون نخورد بلکه چشماشو باز کرد و نگاهش به لبهای کوک افتاد.. سرشو اروم اروم به کوک نزدیک نزدیک کرد و فاصله لباشون داشت طی میشد که چشم های کوک گشاد شد و همینطور که تهیونگ جلو میومد خودشو به عقب میکشید که یه دفعه به انتهای تخت رسید و دستای تهیونگ از دورش ول شد و با شدت افتاد زمین..
"آخ..کمرم نصف شد مامان.."
تهیونگ سریع تو جاش نیم خیز شد و به جونگکوک که کمر و باسنشو ماساژ میداد نگاه کرد..
"مجبوری همش مقاومت کنی و عقب بری؟"
جونگکوک خواست حرفی بزنه که به صدای همهمه ای که از بیرون میومد توجهش جلب شد..
با تهیونگ از سوییت رفتن بیرون و بعد از پیدا کردن دوستاشون تو اون جمعیت به طرفشون رفتن..
"چی شده هیونگ؟"
نامجون کلافه به جونگکوک نگاه کرد:
"میگن امروز باید حرکت کنیم به سمت خونه هامون.."
تهیونگ ابروهاشو بالا پرید..
"چرا؟"
جین با اعصابی داغون و صدایی پر حرص گفت:
YOU ARE READING
Love At School ❢ Vkook
Fanfiction《عشق در مدرسه》 -فکر کنم باید سگم بشی.. +سـ..سگ؟! #Vkook =♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡ -یادت رفته خودت خوردی به من و وقتمو گرفتی؟ +خب الان چیکار کنم؟ پول وقتتو بهت بدم؟ -نه! در ازاش باید وقت خودتو بهم بدی.. #Yoonmin ♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡ جئون جونگگوک ان...