📖p31📖

26.4K 3.1K 2K
                                    

جونگکوک از ماشین تهیونگ پیاده شد و دستش رو به کمرش گرفت. زمان زیادی از وقتی مسکن خورده بود نگذشته بود و دردش با این که زیاد نبود هنوز تموم نشده بود.

تهیونگ بعد از بستن در ماشین به طرف جونگکوک حرکت کرد و کمرش رو گرفت.

"اگه درد داری بگو بغلت کنم و ببرمت داخل؟"

جونگکوک با شنیدن این حرف چشم‌هاش گرد شد و دست خودش رو که روی کمرش بود برداشت.

"نه نه من کاملا عالیم"

تهیونگ نیشخندی زد و بعد از گرفتن نگاهش از جونگکوک، با حرکت کردنش اون رو هم وادار به حرکت کرد.

"بار اخرت باشه بهم دروغ میگی جونگکوک"

کوک سعی کرد حرفی نزنه تا وضعیت رو از این بدتر نکنه و ساکت با تهیونگ به طرف کلاسش رفت. تمام سعیش رو میکرد که درست راه بره و بهونه دست تهیونگ نده.

وقتی به کلاس رسیدن تهیونگ به کمر جونگکوک فشاری وارد کرد که توجه پسر کوچیکتر به اخمای توهمش جلب شد.

"اینکه الان گذاشتم بیای اینجا دلیلی نمیشه برای اینکه وسط مدرسه نبرمت خونت..ببینم درد داری و بهم نمیگی علاوه بر اینکه میری خونه تا یک هفته هم نمیذارم بیای مدرسه"

بعد از تموم شدن حرفاش کمر جونگکوک رو ول کرد و داخل کلاس رفت. جونگکوک هوفی کشید و بعد از صاف کردن کمرش، داخل رفت.

با نگاه جیمین که روی کوک قفل شده بود، توجه یونگی هم بهش جلب شد تا بفهمه چه چیز عجیبی در موردش وجود داره اما با ندیدن چیزی شونه ای بالا انداخت و از سر جای جونگکوک بلند شد.

"سلام خرگوش"

"سلام هیونگ، چطوری؟"

یونگی تا خواست جواب بده، جیمین دست جونگکوک رو کشید و کنار خودش نشوند. با چشم‌های ریز شده بهش زل زد و جونگکوک متعجب از رفتار جیمین فقط بهش نگاه میکرد.

"چرا درست راه نمیری ها؟"

کوک مطمئن بود که حداقل توی کلاس تمام تلاشش رو برای درست راه رفتن کرده بود، اما مثل اینکه جیمین ریزبین تر از این حرف ها بود.

تا خواست حرفی بزنه جیمین یقش رو گرفت و با کشیدنش به سمت جلو، چشم‌های جونگکوک گرد شد. پسر بزرگتر یقه کوک رو کمی کنار داد و با دیدن کیس مارک های بنفش و قرمز، دستش رو روی دهن خودش گذاشت و متعجب از پسر روبه‌روش فاصله گرفت.

"جونگکوک..تو.."

جونگکوک با دست‌پاچگی دست جیمین رو گرفت و به اطراف نگاه کرد.

"جیمین توروخدا اروم تر..اصلا بیا منو بزن فقط اروم تر که کسی نشنوه"

رنگ نگاه جیمین کم کم از تعجب به عصبانیت رفت و گوش جونگکوک رو یک دفعه توی دستش گرفت که آخ پسر رو به روش بلند شد.

Love At School ❢ VkookTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang