~ For Now - Lauv ~
لويى _ سلام ، خوش اومدين .چى ميتونم براتون بيارم؟
+ سلام .. چقدر قيافه ات آشناست .. فكر كنم ميشناسمت .
ــ من اينجا كار مى كنم . پس اگه اولين بار نيست كه اينجا مياين ، طبيعيه منو بشناسين .
+ نه ؛ تو لويى تاملينسون، دوست صميمى النور هستى.
من كندالم . يكى از دوستاى النور ..ــ فكر كنم يادم اومد .. همونى كه همزمان با دو تا پسر كه اسماشون مثل هم بود قرار ميذاشت و هردوتاشون رو به مخفف اسمشون 'لوك' صدا ميزد ..چون نميدونست كى به كيه ؟
+ آ..آره . تو از كجا ميدونى؟
ــ همون دوستت بهم گفته .
كندال با خجالت سرش رو به دو طرف تكون ميده و ميخنده .
لويى ميتونه زمزمه فحش دادن هاش رو بشنوه .. پس خودش هم ميخنده .ــ خب ، چى ميتونم براتون بيارم ؟
+ راستش من منتظر يكى از دوستام ام ، كه هنوز نيومده . اگه اشكال نداره من منتظرش.. عه اومد . سلام هرولد .
لويى با شنيدن اسم هرولد ، به اچ ِ خودش فكر كرد ؛ و يه بار ديگه به نايل فحش داد . اون حواسش رو پرت كرده بود ، در نتيجه گوشيش توى خونه جا مونده بود .
صبر كن ..لويى گفته بود اچِ خودش ؟؟!هرى _ سلام كِن . دلم خيلى برات تنگ شده بود عوضى .
اوه.. سلام لويى .لويى _ س..سلام هرى .
كندال _ شما همديگه رو ميشناسين ؟
هرى _ آره . يادته راجع به فروشگاه اسكات بهت گفتم ؟
لويى ديروز اومد اونجا و ما همو ديديم .
راستى حالت خوبه لويى؟ من كار بدى انجام داده بودم ؟ اخه فكر كنم ناراحت شده بودى ، و اونجورى كه از فروشگاه رفتى..لويى با لحن كمى تند گفت _ خوبم ، اتفاقات ديروز هم واسه ديروزه . چى ميتونم براتون بيارم ؟
كندال _ آم .. من با هرچى هرى بگه اوكى ام . هرى ؟
هرى_....
كندال _ استايلز ؟
و همونطور كه ميگفت ، دستش رو جلو صورت هرى تكون داد .هرى _ چى شده ؟ تو به جاى من سفارش دادى ؟
كندال _ هرى ؟! حالت خوبه ؟ به چى فكر ميكردى ؟
ميگم تو انتخاب كن .. لويى كل روز رو واسه گرفتن سفارش از ما وقت نداره .. پس سريع باش .
ESTÁS LEYENDO
My Unknown Lover ~[L.S]~
Fanfic[compeleted] تاحالا ديدى يه آدم كور عاشق بشه ؟ من دقيقا مثل همونم . تنها دارايى من از اون ، حرفاشه . تاحالا نديدمش ، ولى ميدونم خيلى دوسش دارم ؛ شايد نتونم به خودش بگم ، ولى ميخوام كه يكى به جز خودم بدونه . برام مهم نيست چه شكليه ، هر مشكلى هم ك...