Part six

358 90 74
                                    

~ For Now - Lauv ~

لويى _ سلام ، خوش اومدين .چى ميتونم براتون بيارم؟

+ سلام .. چقدر قيافه ات آشناست .. فكر كنم ميشناسمت .

ــ من اينجا كار مى كنم . پس اگه اولين بار نيست كه اينجا مياين ، طبيعيه منو بشناسين .

+ نه ؛ تو لويى تاملينسون، دوست صميمى النور هستى.
من كندالم . يكى از دوستاى النور ..

ــ فكر كنم يادم اومد .. همونى كه همزمان با دو تا پسر كه اسماشون مثل هم بود قرار ميذاشت و هردوتاشون رو به مخفف اسمشون 'لوك' صدا ميزد ..چون نميدونست كى به كيه ؟

+ آ..آره . تو از كجا ميدونى؟

ــ همون دوستت بهم گفته .

كندال با خجالت سرش رو به دو طرف تكون ميده و ميخنده .
لويى ميتونه زمزمه فحش دادن هاش رو بشنوه .. پس خودش هم ميخنده .

ــ خب ، چى ميتونم براتون بيارم ؟

+ راستش من منتظر يكى از دوستام ام ، كه هنوز نيومده . اگه اشكال نداره من منتظرش.. عه اومد . سلام هرولد .

لويى با شنيدن اسم هرولد ، به اچ ِ خودش فكر كرد ؛ و يه بار ديگه به نايل فحش داد . اون حواسش رو پرت كرده بود ، در نتيجه گوشيش توى خونه جا مونده بود .
صبر كن ..لويى گفته بود اچِ خودش ؟؟!

هرى _ سلام كِن . دلم خيلى برات تنگ شده بود عوضى .
اوه.. سلام لويى .

لويى _ س..سلام هرى .

كندال _ شما همديگه رو ميشناسين ؟

هرى _ آره . يادته راجع به فروشگاه اسكات بهت گفتم ؟
لويى ديروز اومد اونجا و ما همو ديديم .
راستى حالت خوبه لويى؟ من كار بدى انجام داده بودم ؟ اخه فكر كنم ناراحت شده بودى ، و اونجورى كه از فروشگاه رفتى..

لويى با لحن كمى تند گفت _ خوبم ، اتفاقات ديروز هم واسه ديروزه . چى ميتونم براتون بيارم ؟

كندال _ آم .. من با هرچى هرى بگه اوكى ام . هرى ؟

هرى_....

كندال _ استايلز ؟
و همونطور كه ميگفت ، دستش رو جلو صورت هرى تكون داد .

هرى _ چى شده ؟ تو به جاى من سفارش دادى ؟

كندال _ هرى ؟! حالت خوبه ؟ به چى فكر ميكردى ؟
ميگم تو انتخاب كن .. لويى كل روز رو واسه گرفتن سفارش از ما وقت نداره .. پس سريع باش .

My Unknown Lover ~[L.S]~Donde viven las historias. Descúbrelo ahora