chapter 2

857 191 627
                                    

یک شب آروم دیگه به خیابون‌ها و کوچه پس کوچه‌های لندن حکومت می‌کرد.
طبق معمول آسمون تاریک شب با اومدنش، سکوت رو به اون شهر بخشیده بود. بارش برف متوقف شده بود و حالا ابرهایی که توی آسمون بودن اون رو روشن تر جلوه می‌دادن .

خیابون هایی که با چراغ‌های سبز و قرمز تزئین شده بودن ، پدر هایی که دست بچه‌هاشون رو گرفته بودن و به ذوق کودکانشون، وقتی که توی برف‌های سفید و سردِ نشسته بر زمین قدم می‌زدن نگاه می‌کردن.

خانوم‌های جوانی که پشت تلفن به مادرشون قول می‌دادن که خودشونو برای جمع صمیمانه‌ی آخر شبشون می‌رسونن...

اما توی یکی از کوچه‌ها، صدای خنده‌های بلند سه پسر تماماً سکوت اون منطقه رو می‌شکست!

هری: سه ثانیه کافی بود که اون زن با هیکل چاقش مثل پنگوئن با شکم روی زمین سر بخوره!
خب حقش بود نه؟ از خودراضی مسخره!

و پسری که کنارش ایستاده بود میون خنده های کیوت و بلندش گفت:
نایل: فاک یوووو...فاک یو استایلز
لیام: باورت نمیشه اون انقدر چاق بود که حتا نمی‌تونست از روی زمین بلند شه و مثل ماهی بادکنکی فقط روی زمین قل می‌خورد !
لیام‌ در حالی که با خنده آرومی سرشو به چپو راست تکون می‌داد گفت.

نایل و هری از شدت خنده تلو تلو می‌خوردن و مرتب مشت های آرومشون که از شدت خنده شل تر هم شده بود رو به شونه های هم می‌زدن .
لیام دست هاش رو توی جیب هاش برگردوند و با لبخند بزرگی اون دو پسر دیوونه رو همراهی می‌کرد.

نایل بین خنده هاش، به صورت ناگهانی جدی شد

نایل: هری میدونی من‌ گاهی وقتا فکر می‌کنم لیام گی ترین فرد دنیاست!

اون پسر ابرویی بالا انداختو رو به نایل پرسید:
لیام : چرا ؟
نایل : چون محض فاک، استلا با اون ژست فوق العاده سکسیش رو به روت وایساده بود و تو جوری نگاهش میکردی انگار یه پیرمرد داره به دیک چلوسیدش هندجاب میده!

لیام: میدونی نایلر؟ به نظر من حتا دیک چلوسیده ی یه پیرمرد میتونه از پوسی جذاب تر باشه!
هری: اوووومممم! و البته تحریک کننده!
نایل: وات دفاک تو خیلی هورنی هستی هرولد!
لیام: آره نایل اگه هری باشه با همونم تحریک میشه.
و هر سه با تصور هری که با دیک بابابزرگش تحریک میشه لبخند کجی زدن و صدای خندشون برای بار صدم توی اون کوچه پیچید.

نایل: هی دراز ، یه سلفی بگیر ، باید برای هانا بفرستمش
هری: چرا من ؟
نایل: چون این قدِ درازت به هیچ دردی نمیخوره و تنها استفاده ای که می‌تونی ازش بکنی سلفی انداختنه!

هری موهای خوشگل و موج دارش رو به سمت عقب هل داد و چشم غره ای به نایل رفت.
هری : بیخیال مرد! چی کار کردی که انقد نسبت بهت بی اعتماده؟
نایل با لب های آویزون و قیافه ای که سعی داشت مظلوم نشونش بده گفت:
نایل: هیچی

Fade The Nightmare [L.S][Z.M]Where stories live. Discover now