به دختر سفید روبروم خیره شدم
فک کنم قراره از باکرهگی دربیام
سوهیون آروم بهم نزدیک شد
حرکاتش شدید لوند بود ولی برام عجیب بود ک چرا حسی ک دوستام ازش حرف میزدن رو تو خودم نمیدیدم
شاید چون هنوز شروع نکردیم
+وای جونگین.من عاشق این خط فکتم.اینقدر ک میخوام تمام روز ببوسمشون.
دستاشو قاب صورتم کرد و فکمو با بوسه هاش خیس کرد
هنوزم نه
دست انداختم تو موهاش و عمیق بوسیدمش .زبونشو رو لبم کشید
گوشه ی لباشو ریز گاز گرفتم
تو دهنم ناله کرد و ب بوسه ادامه داد
هنوزم نه
آروم دکمه هامو باز کرد و دستاشو رو پوست بدنم کشید،چرا حس میکنم دستاش گرم نیست
لباساشو از تنش در اوردم و سینه های خوش فرمشو تو دستم گرفتم
سرشو عقب برد و آه غلیظی کشید
بازم نه
اولین رابطم داره ب گا میره
گردنشو بوسیدم،روی ترقوه هاش مارک گذاشتم،سینه هاشو ب دندون گرفتم
ولی فرقی نداره
انگار دارم سگمو میبوسم،در همین حد بی حس
+هی لاوم.نوبت منه
دستاشو بین پاهام گذاشت و عضوم رو از روی شلوار لمس کرد
+هی.هنوز تحریک نشدی.اوووه بیب واسا ببین چی کار میکنم برات
زیپ شلوارمو باز کرد و آوردش پایین
دستای کشیدشو دورش حلقه کرد و شروع به حرکت دادنشون کرد
تو ی حرکت دهنشو باز کرد و تمامشو گذاشت توی دهنش
موهاشو زد کنار و شروع کرد ب عقب و جلو کردن سرش
کیم جونگین خاک عالم بیل بیل تو سرت
ی تکونی بخور
چرا شق نمیشه
یعنی ناتوانی جنسی دارم؟؟
من نمیخوام باکره بمیرم
دوست دختر بیچاره من بعد ده دقیقه ساک زدن با اخم سرشو آورد بالا
+تو چته؟هان؟؟ناتوانی داری؟؟ی ساعته دارم میخورمش ولی هیچی ب هیچی
_ببین من کلا هیچی حس نکردم.در ضمن مشکل از زدن توعه حتماً
+خفه بابا.من برا همه اینجوری میزنم
_همه؟؟من چندمیم؟؟
+بمیرم برا کسی ک اولیش تویی
لباساشو پوشید و ب سمت در اتاق رفت
اما برگشت و منو ب صورت کامل با وزن کیف دستیش آشنا کرد
+برو ب فاااک
و بعدش صدای بسته شدن در
اینم از اولیه من...سوار ماشینم شدم و حرکت کردم
_آره همینه.ب اولین بار ک رسیدم خودمو پرت میکنم توش و مثه سگ میخورم
حتی اگه گند ترین بار اینچئون باشه
با دیدن اولین بار توقف کردم و بدون توجه به چیزی خودمو پرت کردم توش
دور و بر رو از نظر گذروندم و ب دیک شانسی خودم لعنت فرستادم
ی دختر،حتی ی دختر هم تو بار نیست
چرا آخه خو
به سمت پیشخوان بار رفتم و نشستم
با دست به متصدی بار اشاره کردم تا برام نوشیدنی بیاره
+سلام رفیق.چی میزنی؟؟
_فرقی نداره فقط بیار ک هیچی نفهمم
+اووووه.باشهمتصدی جوون نوشیدنی رو برام میاره
وقتی سرمو بالا آوردم تازه قیافشو دیدم
قد بلند و سفید؛ یه جین تنگ مشکی
پیرهن مردونه ی مشکی که یکم براش گشادبود پوشیده بودو دوتا از دکمه هاش رو هم باز گذاشته بود
موهای مشکیش تو صورتش بود و تضاد وحشتناک قشنگی رو با صورت سفیدش درست کرده بود
آستینای لباسش رو زده بود بالا و خیلیراحت میشد رگای بیرون زده ی دستشو دید
نتونستم جلو کنجکاویم رو بگیرم و بهش اشاره دادم ک بیاد پیشم_اسمت چیه؟
+چانیول
_به اندازه صاحبش قشنگه
شروع کردم به خوردن.پشت سر هم و بی وقفه خوردم.اینقدر خوردم ک دیگه نمیتونستم سرمو بالا نگه دارم
+هی رفیق کافیه.مگه میخوای بمیری؟؟
_اووووه.البته.من میخوام بمیرم.میدونی چ جوری؟؟
+نه چه جوری
_معلومه ک نمیدونی.خودمم نمیدونم هاهاها
+باید ب خانوادت زنگ بزنم تا بیان ببرنت
اگه اینجوری بری تصادف میکنی.گوشیتو بده به من
_احمق من میگم میخوام برم اون دنیا
پسر قدبلند پوفی کشید و میزو دور زد و کنارم نشست

YOU ARE READING
♡‿♡Delicious Chocolate ♡‿♡
Fanfictionکیم جونگین خاک عالم بیل بیل تو سرت یه تکونی بخور...یعنی ناتوانی جنسی دارم؟؟ فاک نمیخوام باکره بمیرم!! _____________________ کیم جونگین پسر پولدار و بی غمی که فکر میکنه استریته؛و بعد از این که اولین سکسش شروع نشده تموم میشه میره بار تا خودشو با الکل...