Part 5

1.2K 149 4
                                    

Couple: Boy X Girl

Part 5


میدونم میخواد معاینه ام کنه ولی بهش اعتماد نداشتم

مسخره گفت": قرار نیست باهات سکس کنم...

محکم دستشو پس زدم:" به من دست نزن، بگو یه دکتر دیگه بیاد...

دوباره اومد سراغم:" نمیشه..دکتر تو منم...

میخواستم دستشو پس بزنم که مچ دستمو گرفتو تو چشمام زل زد :" میدونی.. توام خیلی خوشگلی،خیلی با انرژیو سرزنده ای... ولی خیلی بچه ای.. فضولی، لوس و بی ادبی..

دندونامو محکم فشردم:" کسی ازت نظر نخواست...

دستامو ول کردو بلند شد:" میگم پرستار معاینه ات کنه...

سریع از اتاق خارج شد...پسره ی...میخواست به بهونه ی معاینه کردن لباسامو دراره؟ منحرف..

من چم شده...چرا اینجوری میکنم؟ خب یه دکتره و میخواست معاینه ام کنه...چرا هول کردم؟ با اومدن پرستار از سوالات ذهنم فرار کردم...وای نه امکان نداره سویانگ بود...خونم به جوش اومد :" تو اینجا چیکار میکنی؟

با عشوه گفت:" عزیزم کوکی منو فرستاده..

نفس عمیقی کشیدم :" کس دیگه نبود؟

_خوشگلم...اینجا خونه خالس مگه؟

دکمه ی بالایی لباسمو باز کردو گوشیشو روی سینم حرکت میداد...بهش خیره شدم...چشماش درشتو لباش قلوه ای بود...صورتی گندم گون داشت.. در کل بانمک بود،ولی نه جیسو خیلی خوشگل ترو نازتر بود..از چی این خوشش اومده؟ اگه از جیسو خوشش میومد اینقدر حرص نمیخوردم...آه اصلا به من چه، چرا باید حرص بخورم..

سرممو چک کرد:" داروهاتو تا چند ساعت دیگه میدم

دستشو به پاهام زد که آخ گفتم: هی...درد میکنه.. چرا دست میزنی؟

بیشتر فشار داد..بلند داد زدم :" مریضی؟ کبوده نمیبینی؟

پوزخندی زد :" دور کوکی نپلک..

اهااان پس جریان از این قرار بود...ترسیده از من خوشش بیاد...خندیدم :" ترسیدی؟

دست به سینه وایستاد :" از تو؟ مگه چی داری بترسم..

کمی صاف نشستم :" نترس.. اینقدر عاشقته که بقیه رو نمیبینه...

لبخند رضایتمندی رو صورتش ایجاد شد:" میدونستم...

حوصله جرو بحث و کل کل با این دختره مو طلایی رو نداشتم،رومو برگردوندمو چشمامو بستم...با رفتنش یادم افتاد من باید دانشگاه میرفتمو کار مهمی داشتم...دنبال کیفم بودم که پیداش نکردم...از جام بلند شدم ولی سرم دستم نمیذاشت از تخت بیام پایین...کلافه شدم،میخواستم از دستم دربیارم که اومد تو:" هی هی..چیکار میکنی؟ دیوونه شدی؟

Indemnity | Complete Where stories live. Discover now