Part 34

1.1K 96 0
                                    




Couple: Boy X Girl

Part 34


کل روزو باهم به گردشو تفریح گذروندیم..حال خوبی نداشتم ولی با دیدن مناظر طبیعی و پیاده روی کنارش روحیم عوض شده بود..به نیمکتی اشاره کرد :" یکم بشینیم..من خسته شدم..

سرمو روی شونش گذاشتم،میدونستم بخاطر من میگه که خسته شده.. این کارا و رفتاراش منو بیشتر به عشقی که نسبت به من داره مطمئن میکرد...

با خنده و شوخی گفت: کمتر از شش ماه دیگه قراره به دنیا بیاد، چیکار کنم؟

خندیدم:" همچین میگی چیکار کنم که انگار قراره تو زایمان کنی..

نفس عمیقی کشید:" آه سونمی..باور کن به اندازه تو شاید نه ولی قراره از استرس بمیرم..

مهربون نگاش کردم :" استرس چی؟ مثل بقیه قراره بشه..مثل بقیه منم به دنیا میارمش..

دستای گرمو مردونشو روی صورت سردم قاب کرد:" اره.. مثل بقیه..

نگرانیو تو چشماش میخوندم،ته دلش قرص نبود... بوسه ی معصومانه و کوتاهی به لباش زدم:" نگرانم نباش..

چشماش پر شده بود ولی با لبخندی این غم و اندوهو پشت نگاه مهربونش میپوشوند:" میخوام بدونی...اگه قرار باشه بین تو بچمون یکیو انتخاب کنم اون تویی..

چونم به لرزه افتاد.. سرمو توی گردنش کردمو گفتم: اینکارو نکن.. اگه..اتفاقی برای من افتاد.. ازش خوب مراقبت کن..

با عجله سرمو بلند کرد..خشمو ترسی وجودشو فراگرفت:" هیچوقت این حرفو نزن..هیچوقت..حق نداری.. شنیدی چی میگم؟ من.. من اجازه نمیدم..

لبخند مهربونی زدم:" خودتم میدونی..بدنم ضعیفه،این..

نمیخواستم بگم ولی حقیقت تلخ تر از این حرفا بود:" این اتفاق ممکنه بیافته..

محکم بغلم کرد :" نه..نه سونمی..اصلا..اصلا بیخیال،این حرفا برای چیه..

دستمو دور کمرش انداختم:" باشه..

از روی لباس سینشو بوسیدم:" من جاییو ندارم برم..تا آخرش کنارتم..

دستشو زیر چونم گذاشتو تو چشمام خیره شد:" قول دادی.. حق نداری زیر قولت بزنی..

صورتشو به ارومی نوازش کردم،رد اشکاشو میتونستم روی صورتش حس کنم.. انگاشتامو بوسید..با لبخندی گفتم: بریم خونه..

متوجه حال خرابم شد:" اره عزیزم برای امروز کافیه..

پشت فرمون تو فکر و خیال بود.. دستمو روی دستاش گذاشتم:" به چی فکر میکنی؟

لبخندی زد،ولی من میدونستم این لبخند برای دلخوش کردن دل منه.. منتظر نگاش میکردم که گفت: به آینده..

با انگشتم دستشو نوازش کردم:" آینده، همین الانه.. زیاد دور نرو.. لحظه هایی که کنار همیم.. فکر نکن کوکی..فکر نکن عزیزم..

Indemnity | Complete Where stories live. Discover now