End to Start

291 68 22
                                    


Chapter 6





لگدی به کونش میخوره و این عمل بی شرمانه رو از همونجا بالاتر نمیاره و به همون کونش میگیرتش.

- تکون بده کون لعنتیتو همه رفتن

دی او با دادو لگد سعی در بیدار کردن بکهیون داشت اما انگار نه انگار... چون بکهیون جوری خوابش میومد که اون لگدها براش نوازشو و اون دادهای پرده پاره کن لالایی بنظر میومدن!

- چیکار میکنین خب؟ چرا نمیاین؟

اینبار نواهایی از صدای لوهان به گوش بکهیون میرسه.

- این احمق تنبل حاضره کونشو فدا کنه و سیاه و کبود بشه ولی بیدار نشه

- شمارو جون اجدادِ خبیثَتون بیخیال... من تازه خوابیدم

بک با حالت زاری میناله.

- میخوایم بریم چشمه اب گرماااا

بعد شمرده شمرده ادامه میده:

- با ن...گ...ه...ب...ا...ن...ه...ا

به سه ثانیه نکشیده مغز بکهیون حرف لوهان رو البته اون کلمه های "چشم ابگرم" و "نگهبانها" رو تحلیل میکنه و میپره هوا... حقیقتا تنها چیزی هم که ارزش و توانایی بلند کردن بکهیون رو داشت همین بود و دوستش به خوبی از این موضوع با اطلاع بود!

- گوربابای خواب، یه مشت جیگر لخت منتظر منن بعد اونوقت من اینجا چیکار میکنم؟ اَه

تند تند لباسهاشو میپوشه و اصلا هم نمیفهمه چطور و چه لباسی رو سرهم میکنه، فقط میدونست که هرچه زودتر باید برسه به اون چشمه خوش شانس!

بدو بدو میرن و جالبیش اینه همون بکهیون تنبلی که دی او میگفت، جلو افتاده بود... لعنتی باید هرچه زودتر میرسید!

تا میرسن به اونجا بکهیون بدون اینکه لباسهاشو عوض کنه میدوعه سمت محوطه ها... اونجا وقت برا عوض کردن لباساش زیاد بود!

پرده رو کنار میزنه و میپره داخل.

- شما کی همتون دختر شدین؟! حالا من جواب باسنمو چی بدم؟!

با صدای جیغ دخترها مورد حمله قرار میگیره اما ناجیش که ازقضا دی او بود، از یقه میگیرتشو از اونجا میکشدش بیرون... فاک، داشت از بهشت محرومش میکرد.

- احمق رفتی زنونه

- بنظر منکه زنونه مردونه فرمالیتست. باید یه حموم جداگونه برا منحرفان جنسی درست کنن

لوهان حین حرف زدنش ژست متفکری رو گرفته بود و حتی متوجه نشد که میزان چرت بودن حرفش به قدری بوده که بکهیون و دی او برا لحظه ای بیخیال ادمهای لخت تو اون مکان شدن و با نگاهی پوکر بهش زل زدن.

⏳...POTION...💎 s1.CARNIVAL OF LEGEND #fullTahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon