ووت و فالو فراموش نشه🖤
.
.
.
"آغازِ تو...پایانِ من است..."
.
.
.
"اومم...اوممح..."
تکه های لباس روی زمین پراکنده شده بودن.
بدن عریانش ما بین تاریکی ه اتاق، به دیوار سرد کوبیده شد و چونه ی ظریفش بین انگشتای قدرتمند شیطان به دام افتاد.
لب هاش به شدت داشت مکیده میشد یا در واقع...داشت از جاش کنده می شد!
طعم گس آهن توی دهنش می پیچید اما این چیزها برای فرد مقابلش اصلا اهمیتی نداشت!
تشنه ای که به آب رسیده بود؟ یا ...شیطانی که بهشتش رو پیدا کرده بود؟؟
دست هاش به وسیله ی کمربند از پشت بهم بسته شده بودن و جونگین رو محدود میکردن.
تقلا بی فایده بود!
زورش به کریس وو نمی چربید! البته اگر روراست تر باشیم هیچ تقلایی هم برای رهایی در کار نبود!
تقلا؟
واژه ی خنده داری بود برای کسی که با پای خودش به این قفس پا گذاشته!
"آههح..آ...آروم تر!"
صداش اصلا توسط کریس شنیده نشد یا شاید هم کریس خودش رو به نشنیدن زده بود!
کریس فقط میخواست انجامش بده! بعد ازینکه جونگین با رفتارهای نو ظهورش شگفت زده اش کرده بود، به این فکر افتاد که شاید بهتر باشه هر چه زودتر از شرش خلاص شه! قبل ازینکه شکارش فرصت پیدا کنه تا از تله اش فرار کنه!
اما...
چی جلوش رو می گرفت؟ هنوز دلش میخواست به بازی کردن با پسر برنزه و سکسی ادامه بده در حالی که چیزی به پایان ه این ضیافت نمونده بود!
چی؟
"دل"ش میخواست؟؟
چقدر زمان میگذشت از آخرین باری که دلش چیزی رو خواسته بود؟
و کریس وو چجوری باید به این خواسته ی قلبش پاسخ می داد؟
از لب های برجسته ی جونگ دست کشید.
لب های جونگین متورم شده بودن و آثار خون مردگی روی اون لب های گوشتی به وضوح قابل دیدن بود.
از بین همون لب های زخمی هوا رو به داخل ریه هاش می کشید و نگاه مست شده اش رو یک لحظه هم از کریس نمی گرفت!
گونه های تب دارش گل انداخته بودن و چند قطره ی ریز عرق بازیگوشانه روی سینه ی تختش میغلتیدن...
چشمان کریس قطره های شور رو تعقیب می کردن و بیش از قبل شعله ور میشدن.
قطعا شیطان پُر بود از شهوت!
ولی...این بار چیزی بود که چاشنی ه شهوتش شده بود! چیزی که جلوش رو میگرفت تا شکارش رو تکه پاره نکنه!
تمام احساسات ناشناخته اش تبدیل به حرص شد و در آخر توسط دندون های تیزش روی پوست بی نقص گردن جونگین تخلیه شد!
"فکر نمیکردم با رضایت خودتت باهام بیای!"
"اهه..م..من ازت نمیترسم!"
YOU ARE READING
𝓵𝓪𝓼𝓽 𝓼𝓶𝓲𝓵𝓮 𝓸𝓯 𝓽𝓱𝓮 𝓶𝓸𝓸𝓷 "ᵏᴬᶤʳᶤᶳ"
Fanfictionاخطار: خوندن این فیک به افراد زیر ۱۵ سال توصیه نمیشه!⚠️ *** نام فیک: آخرین لبخند ماه کاپل اصلی: کایریس کاپل فرعی: چانسو، هونهان، ویکوک ژانر: فانتزی، اسمات، عاشقانه، کمی کمدی نویسنده: تازا [کامل شده] *** فرشته ای👼 که گذشته اش رو رها کرده و شیطانی👿...
